• آی برادر

    یک اصطلاح ذخیره‌شده برای کاربردهای خاص دارم به اسم «آآآآی برادر» (آ را بکشید و زیر ی کسره ظریفی بگذارید) که همان مخفف «آقای برادر» است. البته در موقع نوشتن همان «آقای برادر» را می‌نویسم که با آی‌ برادر (به سکون ی) اشتباه نشود٬ وگرنه معنی‌اش صد در صد عوض می‌شود.

    کاربرد ذخیره‌شده‌ آی برادر مشخصا وقتی است که برای اولین بار با کسی تماس می‌گیرم٬ که در سال‌های اخیر معمولا رفقای خیلی جوان‌تر از خودم در این گوشه و آن گوشه دنیا مشمولش شده‌اند.

    بخش ثابت پیام آی‌برادرانه – که احتمالا برای برخی خوانندگان آشنا خواهد نمود – هم این است که: آی برادر شنیدم ساکن شهر ما هستی/شده‌ای! یا این‌که آی برادر چند روزی مهمان شهرتان هستم برویم و چای و گپی بزنیم و رفاقتی بنا کنیم.

    این آی برادر یادگار سال‌های دور است. آن موقع که دره‌های اختلاف‌ها این قدر عمیق نشده بود و همه با هم برادرانه زیر یک چتر بودیم. وقتی اسم کم می‌آوردیم یا کسی را نمی‌شناختیم این آی برادر جای اسم و ضمیر را می‌گرفت: آی برادر سر این پارچه را بگیر. آی برادر این‌جا جا هست. آی برادر جلوی آن در بایست و کسی را راه نده. آی برادر بریم یک چایی بخوریم. آی برادر کمی آن طرف‌تر بخواب ما هم این گوشه دراز بکشیم.

    در این کاربردهای متاخر و دهه ۹۰‌ای «آی برادر» در پیام‌هایم البته تعمد بزرگی نهفته است. هر کسی را به این شیوه صدا نمی‌زنم. آدم‌های زیادی را ممکن است خیلی محترم و رسمی خطاب کنم و همه چیز هم خوب پیش برود. آی برادر که می‌گویم طرف خطاب را دعوت می‌کنم به این که مناسبات‌مان را همان‌گونه که آی برادر اقتضاء می‌کند بنا کنیم. البته در این کاربرد برجسته و تا حدی غیرمعمول نوعی سنجه هم در کار هست. دوست دارم ببینم آیا مخاطب از این که در اولین تماس این طور خطاب شده ناراحت می‌شود و رو ترش می‌کند یا نه برعکس استقبال می‌کند. اگر خوش‌حال نشد در واقع تیر من به هدف خورده است: این آدم به کار آن نوع رفاقتی که من می‌خواستم نمی‌خورد٬ این فضا را دوست ندارد٬ پس چه به‌تر که اصلا دیداری یا آشنایی هم رخ ندهد.

    تا الانش البته تلفات این شکلی نداشته‌ام و ظاهرا همه پذیرفته‌اند که مخاطب آی برادر واقع شوند. فکر کنم می‌دانستم چه کسانی را باید به این دایره دعوت کنم. کارکرد سنجه‌مان هم البته فرای رابطه‌های روزمره‌ بوده. تقریبا با هر کس که رویش را به آن خطاب من گشوده سر بزنگاه‌های مهم اختلاف نظر جدی و نابودکننده نداشته‌ایم. به قول خودمان: الاخوان یکفیهم بالاشاره.

    البته خیلی عجیب نیست. احتمالا همه‌ ماجرا به آن بار فرهنگی/تاریخی بین‌نسلی است که این آی برادر با خودش حمل می‌کند و اعلام آمادگی برای شریک شدن در بازتولید یا در معرض آن تجربه قرار گرفتن در واقع مهر تاییدی برای اشتراک در جنبه‌های مهم دیگر زندگی هم هست. هر چه هست راضی هستم و همیشه منتظر یک آی برادر جدید.

    پ.ن: من زودتر از شما متوجه بار تک‌جنسیتی این اصطلاحم هستم. معادل زنانه خوب و خوش دست برایش ندارم. معادل کارکردی‌اش برایم عبارت خانوم (بدون ذکر اسم طرف) است. وقتی این طور می‌نویسم در ذهنم معادل آن آی برادر مردانه است.

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها