• جزییات فراموش‌شده سیاست پولی

    اشتباهات قبلی دولت‌ها در ایران در مدیریت سیاست پولی و تورم باعث شده که کسانی که نگران تورم هستند پشت قاعده خیلی کلی و ساده «نقدینگی باعث تورم می‌شود» سنگر بگیرند. این قاعده در سطح بین‌کشوری غلط نیست ولی در عمل تکرار این عبارت ابتدایی باعث شده تا جزییات مهم سیاست‌ پولی در بحث‌های سیاست‌گزاری کشور فراموش شود.

    مثال بزنم تا موضوع ملموس‌تر شود. قاعده «نقدینگی باعث تورم می‌شود» معمولا اثر خود را در شرایط اشتغال کامل نشان می‌دهد: وقتی که واحدهای تولیدی با حداکثر ظرفیت کار می‌کنند و چون تولید در کوتاه‌مدت جای انبساط ندارد تحریک تقاضا (ناشی از انبساط پولی) فقط روی قیمت‌ها فشار وارد می‌کند و باعث تورم می‌شود. (از اثرات سیاست پولی روی نرخ ارز و قیمت کالاهای وارداتی صرف‌نظر کرده‌ایم.)

    ولی وقتی اقتصاد در دوره رکود (تولید کل زیر ظرفیت) است سیاست‌گزار پولی با دست‌کاری و پایین آوردن نرخ‌های بهره سعی می‌کند مردم و بنگاه‌ها را به جای پس‌انداز به مصرف تشویق کند (که البته همیشه هم موفق به چنین کاری نمی‌شود). اگر نرخ بهره پایین مصرف را فقط در حدی بالا ببرد که بنگاه‌هایی که قبلا زیر ظرفیت کار می‌کردند به سطح تولید کامل برگردند اثر تورمی سیاست انبساطی چندان جدی نیست ولی در عوض بی‌کاری ممکن است کم شود. البته در صورتی که سیاست‌گزار اشتباه کند و حتی بعد از خروج از بحران هم‌چنان تقاضا را بیش از حد (بالاتر از ظرفیت بلندمدت تولید) تحریک کند تورم ناشی از سیاست پولی در میان‌مدت و بلندمدت ظهور می‌کند.

    حالا این داستان‌های ساده‌ای که گفتیم در عمل با انواع و اقسام پیچیدگی‌ها و عدم اطمینان‌ها رو به رو است و لذا بحث سیاست پولی درست در زمان رکود جزییات خیلی زیادی دارد. یکی از مشکلات این است که اثرات این سیاست‌ها معمولا با تاخیر ظاهر می‌شوند و سیاست‌گزار بدبخت عقربه real-time برای تنظیم اقتصاد ندارد. لذا همیشه شانس افت و فرود (Over-Shoot) هست.

    به ایران که برگردیم تسلط گزاره «نقدینگی باعث تورم می‌شود» عملا باعث می‌شود تا بحث محتوایی و فنی چندانی روی این‌که کی خوب است نقدینگی را چه قدر و با چه ابزارهایی/مسیرهایی زیاد کنیم (مثلا آیا دست‌رسی بنگاه‌ها را تسهیل کنیم یا مصرف‌کنندگان را؟) صورت نگیرد.

    اگر یک طرف طیف دولتی مثل احمدی‌نژاد را داشتیم که با فشار مستقیم روی نظام بانکی اعتبارات را بی‌حساب و کتاب زیاد می‌‌کرد برابرنهاد آن ظهور جریان دیگری است که به صورت افراطی و ساده روی کنترل نقدینگی تاکید می‌کنند و حواسش نیست که در شرایط رکود اقتصادی شدید سیاست پولی و بانکی باید خیلی دقیق تنظیم شود تا وضع را بدتر نکند. طبعا کارشناسان و محققان بانک مرکزی به خوبی به چنین ظرایفی واقف هستند ولی به نظر می‌رسد که وقتی بحث به نهادهای غیرتخصی‌تر می‌رسد عملا این ظرایف از بین می‌رود.

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها