• حداقل حقوق تا کجا؟ بحث

    حداقل حقوق تا کجا؟
    بحث حداقل دستمزد از آن موضوعات بحث برانگیز است. موافقان می‌گویند در شرایط بیکاری گسترده (مثل ایران) قدرت چانه‌زنی کارفرما و کارگر به یک اندازه نیست تا قرارداد عادلانه‌ای را امضاء کنند. من البته نمی‌گویم قرارداد غیرعادلانه به جایش می‌گویم قراردادی که ممکن است حداقل‌های لازم برای زندگی معمول را نیز تامین نکند. لذا دولت با الزام کارفرمایان برای پرداخت حداقل حقوق تاحدی نابرابری بین دستمزد‌های را کاهش می‌دهد. اثر مثبت دیگر حداقل حقوق تشویق شرکت‌ها به افزایش بهره‌وری خود، استفاده از نیروی ماهرتر و سرمایه‌گذاری برای آموزش نیروی انسانی است تا با حداقل نیروی کار بیشترین تولید را داشته باشند. این اثر البته به نفع طبقات پایین نیست ولی بخشی از اثرات منفی حداقل حقوق را از بین می‌برد.
    مخالفان دو نظر اصلی دارند. از منظر فلسفی می‌گویند این امر مخالف آزادی فردی است. من این‌را چند بار از دکتر موسی‌غنی‌نژاد شنیدم که می‌گفت فرض کنید من یک کارگرم و تمایل دارم با حقوق ماهی صدهزار تومان جایی کار کنم. کسی هم من را مجبور نمی‌کند و لذا این مبادلانه کاملا آزادانه است چرا قانون کار باید جلوی رابطه آزاد بین دو نفر را بگیرد. شاید این دیدگاه در صحنه عمل خیلی تاثیرگذار نباشد ولی نقد دوم قوی‌تر به نظر می‌رسد. می‌گویند با بالا بردن کف دستمزد‌ها از یک طرف تمایل به ورود بازار کار بین متقاضیان کار افزایش می‌یابد و از سوی دیگر تمایل بنگاه‌ها به استخدام کارگر کم‌تر می‌شود در نتیجه نرخ بیکاری در جامعه افزایش می‌یابد. اگر حرف این مخالفان درست باشد ما باید ببینیم که آیا دستمزد بیشتری برای عده کم‌تری را ترجیح می‌دهیم و یا دستمزدی کم‌تر برای عده بیشتر (که البته حداقل حقوق منجر به اولی می‌شود) جواب این سوال در اقتصاد نیست و جای دیگری باید به آن جواب داده شود ولی کاری که اقتصاددان‌ها می‌توانند بکنند جواب به این سوال است که در عالم عمل آیا افزایش حداقل دستمزد نرخ بیکاری را بالا می‌برد؟ بیشتر تحقیقات در کشورهای مختلف بر وجود رابطه‌ معنی‌داری بین افزایش حداقل حقوق و نرخ بیکاری صحه می‌گذارند هر چند در سال‌های اخیر تردید‌های در این زمینه پیدا شده است ولی حداقل در کشورهای در حال توسعه این اثر مشاهده شده است. طبیعی است که وقتی مزد رسمی بالا باشد تمایل به استخدام غیررسمی یا کار سیاه که در اروپا هم بسیار معمول است بیشتر می‌شود.
    از همه این حرف‌ها که بگذریم به قول کورش عقل سلیم را هم نباید فراموش کنیم. خانه کارگر اصرار دارد که افزایش حداقل حقوق که امسال از ۱۰۷ هزار تومان به ۱۲۲ هزار رسیده است کافی نیست و باید حداقل حقوق ۲۰۰ هزار تومان تعیین شود. من نمی‌توانم تصور کنم که اگر حداقل حقوق به ۲۰۰ هزار تومان برسد آیا بازهم خیلی از شرکت‌ها حاضر خواهند بود برای مشاغل ساده یک فرد جداگانه استخدام کنند یا نه؟ و این‌که آیا در این قیمت تاسیس برخی از صنایع کارگر بر در ایران اصولا به صرفه خواهد بود یا نه؟ فکر کنم می‌دانید که در بیست سال گذشته به دلیل قانون کار سخت‌گیرانه تمایل شرکت‌ها به روش‌های تولید سرمایه‌بر به جای روش‌های کاربر بالا بوده است و این دقیقا تشدید‌کننده بیکاری است. خلاصه این‌که بازهم همان حرف همیشگی است. همه ما ممکن است از وضع موجود طبقه کارگر ناراحت باشیم ولی چنین درخواستی ممکن است نهایتا به ضرر کارگران تمام شود.

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها