• نفت و خورشید: آیا انرژی‌های نو و نفت جای‌گزین هم هستند؟

    ظاهرا یکی دو سال است کتابی از دکتر محسن رنانی در ایران محبوب شده است و دوستان هم گاهی از من نظرم را در مورد این کتاب می‌پرسند. سعی کرده‌ام در این متن کوتاه که در ویژه‌نامه عید مهرنامه منتشر شده است نشان دهم که گزاره محوری این کتاب یعنی افزایش تصنعی قیمت نفت  توسط غرب برای حمایت از انرژی‌های نو تا چه حد بی‌‌پایه و ناشی از درک غلط از مکانیسم‌های اصلی اقتصاد کلان انرژی است. مضحک است که گاه می‌شنویم که «پیش‌بینی‌های نویسنده در مورد کاهش قیمت نفت به وقوع پیوسته است».  در حالی که افت قیمت نفت در ماه‌های اخیر کاملا ناشی از انقلاب شیل و واکنش اوپک به این تحولات است در هیچ جای کتاب چنین تحولاتی بحث نشده‌اند و اسمی از آن‌ها به میان نیامده است. بنابراین ربط دادن افت اخیر قیمت نفت به «پیش‌بینی‌های» کتاب! امری ساده‌اندیشانه است. هر تقارن تصادفی (خصوصا در فضای حالتی که افت قیمت نفت هر چند سال یک‌بار به دلایل متعدد کاملا متحمل است) دلیل بر درستی یک مدعای نظری دیگر نیست. ****** در کنار انواع تحلیل‌های سیاسی و اقتصادی که برای توضیح افت قیمت نفت شنیده می‌شود یک حکایت نه‌چندان معتبر ظاهرا در کشور ما پرطرف‌دار شده است: «افزایش و کاهش قیمت نفت برنامه حساب‌شده غرب برای رشد انرژی‌های نو بوده و وقتی این انرژی‌ها رشد کرده قیمت نفت رها شده است.». در این مقاله نشان خواهم داد که چنین گزاره‌ای – صرف‌نظر از سویه تئوری توطئه‌ای آن – بر اساس فهم نادرستی از مکانیسم‌های فنی و اقتصادی بازار انرژی و واقعیت‌های تجربی این بازار بنا شده است. برای درک اقتصاد کلان صنعت انرژی (یعنی تعامل بین حامل‌های اصلی انرژی) باید تصویری از موارد اصلی مصرف حامل‌های پایه را در ذهن داشت. حامل‌های انرژی معمولا در چهار بازار اصلی زیر استفاده می‌شوند: ۱) حمل و نقل زمینی و دریایی...ادامه مطلب ...
  • مالیه اسلامی و بخش انرژی

    به نظرم رسید علاقه‌مندی برای مباحث مالیه اسلامی در حوزه پروژه‌های انرژی در حال رشد است و خصوصا برای ایران (خصوصا در فضای بعد از تحریم‌ها) موضوع می‌تواند مهم و کاربردی باشد. با سجاد خوشرو کار کردیم و این مقاله را نوشتیم. فکر می‌کنم اولین مقاله‌ای است که کاربردهای مالیه اسلامی را در حوزه پروژه‌های انرژی مستند کرده است. چون مقاله برای مخاطب حوزه انرژی نوشته شده است وارد ریزه‌کاری‌ها و مباحث بحث‌برانگیز نشده‌ایم.
  • قیمت نفت و سوخت‌های زیستی

    کاهش قیمت نفت فقط روی شیل اثر ندارد بل‌که آینده انرژی‌های تجدیدپذیر یا تمیز را هم تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. تابستان که این مقاله را نوشتم و تاثیر کاهش قیمت نفت روی تولیدکنندگان سوخت‌های زیستی (Biofuels) را بحث کردم هنوز قیمت نفت بالا بود. طبق محاسبات مقاله اگر بازار سوخت‌های زیستی حمایت‌شده و تضمین‌شده نبود با قیمت‌های فعلی اکثر تولیدکنندگان سوخت‌زیستی باید زیان‌ده شوند. یک ویژگی مهم کاهش قیمت نفت در چند ماه اخیر این است که بخشی از قیمت پایین از شوک مثبت به تولید نفت (جلو افتادن عرضه از تقاضا) ناشی شده و در نتیجه افت قیمت نفت بزرگ‌تر از افت قیمت بقیه محصولات خام (از جمله ذرت و نیشکر مصرفی در تولید سوخت‌زیستی) است. اگر افت قیمت ناشی از شوک منفی تقاضا بود قیمت همه مواد با هم افت می‌کرد و در نتیجه تولید سوخت‌های زیستی هم ارزان‌تر شده و شرایط کمی‌ به‌تر بود.
  • ژان تیرول و صنعت انرژی

    بعد از این‌که تیرول جایزه نوبل را دریافت کرد فکر کردم بد نیست یک مقاله مروری (Review Paper) نوشته شود و نقش کارهای تیرول در صنعت انرژی و سیاست انرژی در آن برجسته شود. با علی‌دادپی تیم شدیم و این مقاله را نوشتیم که می‌توانید نسخه مقدماتی‌اش را این‌جا بخوانید. از نظرهای انتقادی دوستان برای اصلاح مقاله استقبال می‌کنیم.    
  • رابطه نرخ جهانی دلار و قیمت نفت

    در این یادداشت سعی کرده‌ام برخی ابعاد رابطه بین نرخ جهانی دلار و قیمت نفت را بحث کنم. ************ سرمقاله روز ۲۰ آذر ماه روزنامه «دنیای اقتصاد» به قلم آقای دکتر مرتضی ایمانی‌راد ضمن ارائه دیدگاهی متفاوت در مورد بازار جهانی نفت افزایش ارزش برابری دلار در مقابل سایر ارزها را به‌عنوان عامل اصلی کاهش قیمت نفت مطرح کرده است. همراه‌شدن با چنین تحلیلی، پیامدهای بالقوه جدی برای سیاست‌گذاری اقتصادی کشور دارد و ارزش آن ‌را دارد که مورد موشکافی بیشتری قرار بگیرد. نکته اول در مورد تاثیرپذیری قیمت نفت از متغیرهای مالی و اقتصادی و انتظارات آینده است. نفت مهم‌ترین کالای خام  در اقتصاد جهانی است، بازار پیچیده‌ای دارد و عمدتا توسط موسسات مالی و غیرمالی عظیم (و نه توسط معامله‌گران غیرحرفه‌ای) مبادله می‌شود. نکته اول در مورد تاثیرپذیری قیمت نفت از متغیرهای مالی و اقتصادی و انتظارات آینده است. نفت مهم‌ترین کالای خام (Commodity) در اقتصاد جهانی است٬ بازار پیچیده‌ای دارد و عمدتا توسط موسسات مالی و غیرمالی عظیم (و نه توسط معامله‌گران غیرحرفه‌ای) مبادله می‌شود. بنابراین اثرات روانی و موج‌های قیمتی که ممکن است در بازارهایی مثل سهام و طلا مشاهده کنیم در بازار نفت چندان قابل مشاهده نیست. البته این به این معنی نیست که بازارهای مالی هیچ تاثیری روی بازار کومودیتی ندارند. وضعیت بازارهای دارایی‌ها روی ترازنامه موسسات مبادله‌گر و درجه فعالیت آن‌‌‌ها در بازار نفت تاثیرگذار است و ممکن است  به صورت غیرمستقیم سطح تلاطم‌ها (Volatility) و میزان خرید و فروش در بازار نفت را تغییر دهد. ولی این نوع تاثیرات به سختی می‌تواند تاثیر معنی‌داری روی سطح قیمت‌های نفت خام (خصوصا در افق زمانی میان‌مدت و بلندمدت) داشته باشد. علاوه بر آن درجه آینده‌نگری سهام و طلا (که یک دارایی دائمی هستند) با نفت خام (که یک ماده خام مصرفی ولی با قابلیت ذخیره‌سازی در کوتاه‌مدت است) فرق دارد. قیمت لحظه‌ای (Spot) نفت نهایتا توسط...ادامه مطلب ...
  • نبرد ببر چابک و گربه ضعیف در بازار نفت

    مقاله منتشر شده در تجارت فردا ***************** در هفته گذشته نگه‌های بسیاری  –  از سیاست‌گذاران و شهروندان اقتصادهای نفتی و غیرنفتی گرفته تا سرمایه‌گذاران بازارهای مالی و معامله‌گران کالاهای خام – به نتایج اجلاس اوپک در وین دوخته شده بود. قیمت نفت یکی از کلیدی‌ترین متغیرها در اقتصاد کلان بین‌الملل است و کم‌تر اقتصادی است که از تحولات قیمت نفت تاثیر نپذیرد. پایین رفتن قیمت نفت هم رفاه مصرف‌کننده را در کشورهای غیرنفتی ارتقاء می‌‌دهد و هم هزینه تولید را برای صنایع این کشورها پایین آورده و رقابت‌پذیری برخی صنایع را افزایش می‌دهد. به همین خاطر هم شاخص‌های سهام در نقاط مختلف دنیا پاسخ مثبت معنی‌دار به تصمیم اوپک برای عدم کاهش تولید نشان دادند. در وضعیت فعلی تصمیمات اوپک را مجموعه‌ای پیچیده از بازی‌های با جمع صفر (Zero Sum Game) و غیرصفر تشکیل می‌دهد. سه شکل اصلی بازی با جمع‌صفر در قالب تضاد منافع بین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان نفت خام،  بین صنعت سوخت‌های فسیلی و انرژی‌های نو و نهایتا بین تولیدکنندگان سنتی و چابک نفت و صنعت تازه‌ازراه‌رسیده و آسیب‌پذیر شیل (Shale) قابل مشاهده است. از طرف دیگر بازی با جمع غیرصفر بین اعضای اوپک قابل تصور است. بازی که هزینه‌ها و منافع همه اعضاء در آن یک‌سان نیست ولی می‌توان در بلندمدت انتظار داشت که همه اعضاء به یک شکل از آن تاثیر بپذیرند. البته بازی داخل اوپک و بازی اوپک با بقیه جهان یک جزء با منطق سیاسی صرف نیز دارد که آن‌را در این تحلیل کنار می‌گذاریم چون اطلاعات دقیق از آن نداریم ولی بخش دیگری از آن در چارچوب ژئوپلتیک نفت و اقتصاد سیاسی صنعت انرژی قابل تحلیل است. در اجلاس اخیر اوپک به اجماع لازم برای کاهش یک میلیون بشکه تولید در روز دست نیافت و عملا سطح تولید فعلی (حدود ۳۰ میلیون بشکه) را حفظ کرد. در ارتباط با این تصمیم کلیدی به...ادامه مطلب ...
  • رفتار عربستان و آینده صنعت شیل

    در شماره آخر تجارت فردا رامین فروزنده پرونده‌ای در مورد رفتار عربستان و آینده صنعت شیل کار کرده است. مقاله اول بر اساس مصاحبه با غلامحسین حسن‌تاش و من بوده و مقاله دوم مصاحبه با کامیار محدث است. این‌ نسخه متنی پاسخ‌هایم به سوالات است: ۱) آیا توسعه منابع شیل صدمه می خورد؟ برای پاسخ به این سوال باید با جزییات بیش‌تری به اقتصاد سرمایه‌گذاری روی منابع شیل باید نگاه کنیم. چاه‌های شیل به نسبت نفت سنتی عمر کوتاه‌‌تری دارند٬ در نتیجه هزینه ثابت اولیه (که عمدتا برای حفاری صرف می‌شود) بعد از چند سال مستهلک می‌شود. در روش کلاسیک یک سرمایه‌گذاری سنگین اولیه انجام شده و چاه برای سال‌ها تولید می‌کند. در نتیجه تنها عامل مرتبط برای تصمیم تولیدکننده هزینه‌های متغیر خواهد بود که برای خاورمیانه خیلی پایین و در حد چند دلار است. صنعت شیل می‌تواند برای چند سال با سرمایه‌گذاری فعلی کار کند ولی باید مرتبا چاه‌های جدید و متعدد حفر کند. از این حیث در میان‌مدت هزینه حفاری برای منحنی عرضه کل صنعت شیل مثل هزینه متغیر رفتار می‌کند. در تصمیم سرمایه‌گذاران دو متغیر مهم است: حاشیه سود و میزان ریسک سرمایه‌گذاری. اگر قیمت فروش خیلی از نقطه سر به سری دور باشد سرمایه‌گذار عملا با ریسک منفی چندانی مواجه نیست ولی اگر قیمت نزدیک نقطه سر به سری باشد و قیمت‌ها هم خیلی متغیر باشند سرمایه‌گذاران ممکن است بخواهند دست نگه دارند تا وضعیت معلوم‌تر شود. در هر صورت سطح سرمایه‌گذاری در اثر افزایش عدم اطمینان پایین می‌رود. ۲) آیا هدف شیل است؟ طبعا در بازار پیچیده‌ای مثل نفت که جنبه‌های اقتصادی و ژئوپلیتیک متعدد دارد لزوما یک هدف منفرد دنبال نمی‌شود. ضمن این‌که طبعا ما دقیقا نمی‌توانیم دقیقا نیت طرفین را بدانیم. هر چه می‌دانیم حدس‌هایی است که می‌توانیم روی رفتار بزنیم. این حدس‌ها را می‌توانیم با برخی سوالات پالایش کنیم. مثلا بپرسیم اوپک که...ادامه مطلب ...
  • گردهمایی دو نسل٬ گزارشی از همایش بوستون

    این مقاله کوتاهی است که برای شماره ۱۰۸ تجارت فردا نوشته‌ام و خلاصه‌ای از اتفاقات در همایش اقتصاد ایران ۲۰۱۴ را ارائه می‌کند. سومین کنفرانس بین‌المللی اقتصاد ایران توسط انجمن بین‌المللی اقتصاددانان ایرانی (IIEA) در روزهای ۲۵ و ۲۶ اکتبر سال جاری در بوستون (در محل دانش‌گاه بوستون کالج) برگزار شد. همانند همایش‌های قبلی سخن‌رانان و شرکت‌کنندگانی از ایران و خارج از ایران در این مراسم شرکت داشتند. البته متاسفانه مشکلات ویزا باعث شد تا تعدادی از شرکت‌کنندگان داخل ایران که مقاله‌های جالبی هم برای ارائه‌کردن داشتند نتوانند در همایش حاضر شوند. این مقاله گزارش خلاصه و شخصی من از این همایش است. چون حدس می‌زنم دوستان دیگری هم گزارش خود را ارائه بدهند سعی نکرده‌ام که گزارش جامعی از تمام موضوعات و مقالات ارائه کنم بل‌که متن را به مواردی که صرفا از دید خودم جالب‌تر بوده است محدود کرده‌ام. طبعا در گزارش خلاصه‌ای مثل این نمی‌توان همه جزییات فنی و نتایج و نقدهای مقالات را به صورت کامل گزارش کرد و احتمالا بسیاری از نکات مهم از قلم می‌افتد. همایش‌های اقتصاد ایران که از سال ۲۰۰۸ آغاز شده است اتفاق مهمی است که به طور هم‌زمان چند کارکرد مهم را ایفا می‌کند: ۱) مقالاتی که در مورد اقتصاد ایران نوشته می‌شوند تحت نقد و بررسی قرار می‌گیرند و راه برای قدم‌ها و پژوهش‌های بعدی هموارتر می‌شود.  ۲) اقتصاددانان علاقه‌مند به مسایل اقتصاد ایران با یک‌دیگر آشنا شده٬ حس باهمستان (Community) تقویت شده و زمینه هم‌کاری‌ها و هم‌فکری‌های بعدی بین آن‌ها به وجود می‌آید.  ۳) بستری فراهم می‌شود که پژوهش‌های جدی در زمینه اقتصاد در یک‌جا گردهم بیاید و به تدریج به آرشیوی برای نتایج حول اقتصاد ایران تبدیل شود. یکی از اولین مشاهدات همایش تعامل دو نسل از اقتصاددانان ایرانی با شکاف سنی واضحی بین دو گروه بود. گروه اول اقتصاددانان باتجربه‌ای بودند که عمدتا در دهه پنجاه شمسی تحصیل کرده‌اند...ادامه مطلب ...
  • نوسانات قیمت نفت و مدیریت مالی دولت

    از زاویه مالیه عمومی فرق سیاست تامین سوخت یارانه‌ای (سیاست قبلی در ایران) با سیاست جدید حذف یارانه و پرداخت مستقیم چیست؟ برای ساده‌کردن بحث فرض کنیم همه یارانه‌های قبلی روی حامل‌های سوخت (مشخصا بنزین و گازوییل٬ نفت سفید و برق) داده می‌شد. اگر تلاطم‌های قیمت جهانی نفت خام نبود مقایسه این دو سیاست خیلی راحت‌تر بود ولی وقتی قیمت نفت‌‌خام متلاطم است ماجرا پیچیدگی‌های جدید و مهمی پیدا می‌کند. وقتی دولت قول یارانه مستقیم ریالی را به مردم می‌دهد مجبور است پرداخت‌های سرانه کمابیش ثابت و قابل پیش‌بینی را تعهد کند چون اثرات منفی نوسانات درآمد روی زندگی مردم عادی خیلی زیاد خواهد بود. قشر کم‌درآمد باید بتواند روی دریافتی ماهیانه‌اش حساب کند و اگر این مبلغ قرار باشد هر ماه تغییر شدیدی کند زندگی‌اش مختل می‌شود. ولی از آن طرف تعهد پرداخت‌های ثابت مساله مالیه دولت را پیچیده‌تر می‌کند و جزو همان «مصایب سیاست‌‌گذاری در اقتصاد نفتی» است که قبلا در موردش چندبار نوشته‌ام. مثلا اگر قیمت نفت خام پایین برود (و نرخ رسمی ارز شناور نباشد و تعدیل نشود) دولت برای تامین بودجه ریالی و چسبنده یارانه‌های مستقیم دچار دردسر زیادی خواهد شد: یا باید از بخش‌های دیگر بودجه بزند و یا از بانک مرکزی استقراض کند. مگر این‌که این قدر توسعه‌یافته‌ باشد که مکانیسم‌های هم‌وارسازی درآمدهای‌نفتی را برقرار کرده باشد. ولی برعکس مدیریت سوخت یارانه‌ای از این زاویه این‌قدر پیچیده‌ نیست. قیمت جهانی نفت‌‌‌خام و سایر حامل‌های انرژی به هم وصل است و با هم بالا و پایین می‌روند. وقتی نفت خام ارزان است بنزین وارداتی هم ارزان‌تر است و وقتی نفت‌‌خام گران می‌شود بنزین هم گران می‌شود. در نتیجه اگر تعهد دولت عرضه «مقدار فیزیکی مشخصی» از سوخت‌های یارانه‌ای به شهروندان باشد نوسانات قیمت نفت خام اثر چندانی حداقل روی این بخش از تعهدات نخواهد داشت. درک نظری ماجرا ساده است. ملت صاحب منابع نفت...ادامه مطلب ...
  • آیا بحران کریمه بازار جهانی گاز را متحول خواهد کرد؟

    وابستگی اروپا به گاز روسیه یکی از نگرانی‌های همیشه‌گی در مورد امنیت انرژی این قاره است. از آن طرف آمریکا هم که تولیدش از منابع گازی رس(ت)ی (Shale) رشد ناگهانی داشته هنوز به صادرکننده گاز تبدیل نشده است. بهانه‌های امنیت انرژی باعث شده که وزارت انرژی آمریکا مجوز صادرات گاز به کشورهای فاقد قرارداد‌تجارت‌آزاد با این کشور را راحت صادر نکند. در نتیجه قیمت گاز در آمریکا خیلی پایین‌تر از اروپا و ژاپن است و همه منتظر هستند که این عدم تعادل بلاخره کی به هم خواهد ریخت. این وسط اشغال کریمه معادله بازی را به هم زده است. اروپا از فرصت استفاده کرده و به بهانه هم‌راهی در تحریم روسیه از آمریکا می‌خواهد که مجوزهای صادرات گازش را زیاد کند تا نقش روسیه در بازار گاز اروپا کم‌رنگ شود. خبرهای مربوط به ماجرا در گاردین ٬ وال‌استریت

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

بایگانی‌ها