• اسلایدهای یادگیری ماشین، اقتصاد، و اقتصاددانان

    این‌جا می‌‌توانید اسلایدهای ارایه «ی ادگیری ماشین، اقتصاد، و اقتصاددانان » را دریافت کنید. این اسلایدها احتمالا اولین ارائه فارسی در مورد «کلیات یادگیری ماشین» برای مخاطبان حوزه اقتصاد هستند. در نتیجه هنوز ابتدایی هستند و جای کار دارند. علاقه‌مند به دریافت بازخوردهای دوستان گرامی هستم.
  • نوبل ۲۰۱۶ اقتصاد: هولمستروم و هارت

    هر سال بعد از اعلام برنده جایزه نوبل اقتصاد سمیناری در دانش‌گاه‌مان برگزار می‌کنیم و به زبان (نسبتا) ساده مشارکت علمی برندگان را به دانش‌جویان و سایر علاقه‌مندان توضیح می‌دهیم. امسال من و همکارم در مورد مشارکت علمی هولمستروم و هارت صحبت کردیم که اسلایدهایش را می‌توانید از این‌جا دریافت کنید.
  • خردکار ژرف‌اندیش

    این مقاله در معرفی ژان‌تیرول در شماره آخر تجارت فردا چاپ شده است. مقدمه: جایزه نوبل امسال به ژان تیرول (Jean Tirole) رهبر فکری و استاد برجسته مدرسه اقتصاد تولوز (Toulouse School of Economics) رسید. ژان تیرول همواره فاصله‌ قابل توجهی با سایر اقتصاددان اروپای قاره‌ای داشته است.  جایزه وی از این جهت هم مهم است که بعد از یک دهه دوباره یک اقتصاددان از اروپای قاره‌ای موفق به دریافت جایزه نوبل اقتصاد می‌شود.   کسب نوبل اقتصاد توسط تیرول غیرمنتظره نبود و بسیاری سال ها بود که انتظار آن را می کشیدند تا این جایزه روزی به تیرول برسد.  مثلا در نظرسنجی که اخیرا بین استادان اقتصاد دانش‌گاه نورث‌وسترن برای پیش‌بینی جایزه نوبل امسال انجام شده بود او  با فاصله بالایی از دیگران رتبه اول را کسب کرده بود.   او یکی از پرکارترین اقتصاددان دنیا به لحاظ حجم تولید مقالات و کتاب‌ها و میزان ارجاعات است و در سال‌های قبل در برخی فهرست‌ها پرارجاع‌ترین اقتصاددان دنیا شناخته می‌شد. احتمالا بسیاری از دانش‌جویان و دانش‌آموختگان ایرانی حداقل نام او را شنیده‌اند چون در هر یک از سه حوزه نظریه بازی٬ نظریه سازماندهی صنعتی و نظریه مالی شرکتی یکی از مشهورترین کتاب درسی (Textbook) ها را نوشته است. برای بسیاری از ما آموزش اولیه در این حوزه‌ها از طریق کتاب‌های حجیم او بوده است. من هر چه در ذهن می‌گردم کم‌تر برنده جایزه نوبل اقتصاد (شاید غیر از ساموئلسون) را می‌بینم که در کنار انتشار مقاله تا این حد در انتشارات کتاب‌درسی‌وار هم فعال و موفق بوده باشد.   به لحاظ حوزه‌ کاری جایزه امسال تا حدی در امتداد جایزه سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۰۷ است که چهار نفر از پیش‌تازان نظریه قرارداد موفق به دریافت جایزه نوبل شدند.  کارهای راث٬ مسکین (استاد تیرول در دوره دکترا)٬ هورویتز و مایرسون بیش‌تر روی جنبه طراحی بازار متمرکز بوده است. اما٬ فعالیت‌های تیرول...ادامه مطلب ...
  • مدل‌سازی‌های ناتمام در اقتصاد ایران

    آقای دکتر عباس شاکری دانش‌گاه علامه مصاحبه‌ای با شماره آخر تجارت فردا کرده‌اند که نکته‌های خوبی دارد و به خوادنش می‌ارزد. منتها یک جای مصاحبه ایشان را بهانه می‌کنم که مساله‌ای رایج را در تحلیل‌های اقتصاد ایران برجسته کنم. دکتر شاکری یک جا گفته (و این نقل قول نقش کلیدی در مصاحبه دارد): «در اقتصادی که این وضعیت را دارد شما اگر نرخ سود بانکی را بالا ببرید ترکیب مشتریان وام‌گیرنده به سود بخش غیرمولد و به زیاد بخش مولد عوض می‌شود. قیمت‌های تولیدکننده که متناسب با تورم بالا نرفته و سودش زیاد نشده است. در این بخش اگر نرخ بهره از یک حدی بالاتر برود دیگر نمی‌تواند تسهیلات بگیرد. اما برای بخش نامولد این طور نیست. مثلا می‌رود در بخش مسکن وارد می‌شود و بازدهی صد در صد و بالای صد در صد می‌گیرد. می‌رود در بافت فرسوده تهران مثلا دو میلیارد خانه کلنگی می‌خرد و بعد از دو سه ماه مثلا سه میلیارد می‌شود … » دکتر شاکری وقتی راجع به بنگاه صحبت می‌کند یک مدل اقتصادی (البته با قیمت‌های چسبنده) در ذهن دارد و لذا متغیرهای مهم تصمیم‌گیری بنگاه در تحلیل وارد می‌شود. ولی وقتی وارد تحلیل سوداگران یا بخش غیررسمی یا بخش غیرمولد می‌شویم ناگهان مدل اقتصادی کنار می‌رود و یک رفتار دل‌بخواهی (Ad-hoc) جای‌گزین می‌شود که هیچ منطق بهینه‌سازی یا تعادلی روی آن حاکم نیست و کاملا خطی است. من به این روی‌کرد یا پدیده می‌گویم «مدل‌سازی ناتمام در اقتصاد ایران» که در آن یک بخش از مساله با روی‌کرد اقتصادی مدل شده ولی بخش دیگر از این منطق پی‌روی نمی‌کند. ببینیم این مدل‌سازی ناتمام چه لطمه‌ای به تحلیل می‌زند: اگر اقتصادی فکر کنیم با خودمان می‌گوییم که بلاخره این بخش غیرمولد هم دارد در دسته‌هایی از دارایی‌ها – مثلا مسکن و ارز و طلا – سرمایه‌گذاری می‌کند. قیمت آن دارایی‌ها نهایتا باید از یک...ادامه مطلب ...
  • واقعیت پنهان‌شده در لابه‌لای نظریه

    این روزها خیلی معمول است که مراکزی که روی مسایل توسعه (خصوصا توسعه محلی) و تحولات سیاسی/اجتماعی کار می‌کنند از فعالین کشورهای در حال توسعه (مثل فعالین سازمان‌های غیردولتی٬ مقامات محلی٬ کنش‌گران٬ کارآفرینان محلی و الخ) بخواهند که در پنل‌ها حضور بیابند یا برای محققان (مقیم غرب) سخن‌رانی کنند. مثلا مدرسه حکومت‌گری کندی هاروارد مرتبا میزبان چنین اتفاقاتی است. من در حدی که وقتم اجازه داده به چنین محافلی رفته‌ام یا پادکست‌های مربوط به آن‌ها را گوش می‌کنم. متاسفم که بگویم در اکثر موارد گوش دادن به چنین سخن‌رانی‌های خالی از هر نوع فایده بوده است. مورد مشابهش را هم در ایران سراغ داشتم. بسیار معمول بود که مدیران را دعوت کنند که تجارب خود را از پیاده‌سازی نظریه‌های مدیریتی ابراز کنند. غیر از برخی مدیران استثنایی – مثل مرحوم دکتر وفا غفاریان یا مهندس ترکان که با نظریه تعارف نداشتند و مقهور کلیشه‌های آکادمیک نبودند – اکثر این سخن‌رانی‌ها خالی از هر نکته جدیدی و تامل‌برانگیزی برای یک محقق یا مشاور بود. مشاهده من کمی عجیب است چون به طور پیشینی انتظار می‌رود که ماجرا برعکس این باشد. یعنی افرادی که مستقیما با دنیای واقع سر و کار دارند باید بتوانند چیزهای زیادی به محققان برج‌عاج‌نشین بیاموزند٬ ولی چرا این اتفاق نمی‌افتد؟ تجربه من می‌گوید که در اکثر موارد اهل عمل سعی می‌کنند چیزی را تحویل مخاطب بدهند که با چارچوب ذهنی و کلیشه‌/نظریه‌های رایج در آکادمی سازگار باشد. مثلا اگر مقام محلی یا کنش‌گر باشند حتما می‌گویند که افزایش مشارکت محلی یا به‌بود نقش زنان یا دادن وام‌های خرد چه قدر در به‌بود وضعیت موثر بوده و اگر مدیر باشند در فواید انواع روش‌های مدیریتی که پیاده‌ کرده‌اند سخن‌رانی خواهند کرد. به این ترتیب است که جزییات جالب دنیای واقع در چارچوب نظریه‌های خام و با دقت پایین آکادمی یا سازمان‌های بین‌المللی و ارائه‌های استاندارد پاورپوینتی گم می‌شود....ادامه مطلب ...
  • تئوری شبکه: موضوعی برای تز فوق‌لیسانس و دکترا

    اول یک مقدمه عمومی بگویم: مدتی است که ایمیل‌های زیادی دریافت می‌کنم که در مورد پیش‌نهاد موضوع تز می‌پرسند. متاسفانه معمولن قادر نیستم کمک خاصی بکنم چون اولن یافتن موضوع تز کار خود محقق است و ثانین بسیار سخت است که بدون دانستن مهارت‌های فرد، داده‌های در دست‌رس، تخصص‌های هیات علمی، استانداردهای دانش‌کده و غیره به صورت تصادفی موضوعی را پیش‌نهاد کرد. ضمن این‌که این روزها من روی ایران تحقیق نمی‌کنم و لذا واقعن نمی‌‌دانم که سوال‌های جالب و مهم برای بررسی چی است. (امیدوارم این دو جمله آخر در یک و نیم سال آتی تغییر کند). با این مقدمه، فکر کردم یک موضوع عمومی را که به یکی از دوستان پیش‌نهاد کرده بودم این‌جا مطرح کنم شاید به کار عده‌ مختلفی بیاید. فکر می‌کنم بحث تئوری شبکه‌ها به دلیل ماهیت آن برای دانش‌جویان ایرانی در رشته‌‌های مختلف می‌تواند مفید باشد. اولن در سطح جهانی هم هنوز موضوع داغ و در حال توسعه‌ای است. ثانین می‌‌توان در آن طیفی از کارها مثل کار تئوریک صرف، کار امپریکال یا کار محاسباتی انجام داد. ثالثن در حوزه‌های مختلفی از جامعه‌شناسی و بیماری‌شناسی تا اقتصاد و فاینانس و مباحث توسعه و حمل و نقل و مسایل شهری و الخ کاربرد دارد. برای شروع احتمالن یکی از به‌ترین نقطه‌ها نگاه کردن به درس مشترک دارون عاجم‌اوغلو و آسو اوزداگلار روی سیستم درس‌باز MIT و دنبال کردن منابع و جزوه‌های آن‌ها است. آدم‌های دیگری که می‌توانید به کارهای‌شان نگاه کنید مارتا گونزالس (که بیش‌تر کارهای مربوط به انتشار پدیده‌ها را دنبال می‌کند) ، سزار هیدالگو، سنجیو گویال (که یکی از اولین و به‌ترین کتاب‌ درسی‌های این حوزه را نوشته است)، آلبرت باراباسی (او فیزیک‌دان است و بخش مهمی از نظریه شبکه‌‌ها توسط کارهای او توسعه یافته)، جک‌ متسون (که بیش‌تر روی کارهای اقتصادی متمرکز است) و نهایتن آنا بابوس (که روی کاربردهای فاینانسی کار می‌کند...ادامه مطلب ...
  • تحلیل مردم-متخصص‌محور داده‌های شهری

    این پست را می‌نویسم امیدوارم کمک بکند که تجربه‌های مشابهی هم در کشور اجرا شود. آخر هفته برنامه‌ای در MIT هست که در آن داده‌های مختلف مربوط به حمل و نقل شهری در بوستون در اختیار تیم‌های مختلف (متشکل از برنامه‌نویسان، علاقه‌مندان به مباحث شهری، متخصصان GIS و الخ) قرار می‌گیرد و ۱۲ ساعت فرصت هست تا تحلیل‌ها و خروجی‌های نوآورانه‌ای خلق شود. به نظرم حسن این روش این است که به جای اجرای پروژه‌های طولانی و بزرگ و درگیر بوروکراسی و درگیری‌های رایج بین کارفرما و مشاور و ناظر و الخ به متخصصان اجازه می‌دهد تا با سربار کم و در یک زمان فشرده خلاقیت و تخصص خود را در اختیار برنامه‌ریزان شهری قرار دهند. این موضوع خصوصن در ایران که این نوع مشکلات و هزینه‌ها بیش‌تر است ممکن است کارآمدی خالص پروژه را افزایش بدهد. اسمش را می‌گدارم تحلیل مردم-متخصص‌محور را چون صرفن ترجیحات شهروندان را آشکار نمی‌کند و بیش‌تر تخصص آن‌ها را به خدمت می‌گیرد. .

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

بایگانی‌ها