• ارزش گزینه ریسکی کم تر از بدترین حالت آن

    از رفتار ریسک گریز می دانیم که افراد امید ریاضی یک گزینه غیرقطعی را به خود آن ترجیح می دهند. یعنی مبلغ ۷۵ تومان را به فرصتی که به احتمال ۵۰% مبلغ ۵۰ تومان و به احتمال ۵۰% مبلغ ۱۰۰ تومان می دهد ترجیح می دهند. این موضوعی شناخته شده است. یکی از نتیجه گیری های مرتبط با این قضیه فرض برتری داخلی است. به این معنی که مردم فرصتی که به احتمال یک دوم ۵۰ تومان و به احتمال یک دوم ۱۰۰ تومان می دهد را به گزینه ای که به طور قطعی ۵۰ تومان می دهد ترجیح می دهند. به لحاظ شهودی هم ماجرا روشن است. بلاخره گزینه اول در بدترین حالت ۵۰ تومان می دهد و اگر خوش شانس باشیم در نصف حالت ها ۵۰ تومان هم بیشتر می دهد (مجموعا ۱۰۰ تومان) و لذا طبیعی است که آن را ترجیح دهیم.

    با این همه این مقاله که در QJE سال ۲۰۰۶ چاپ شده است پیشنهاد دیگری دارد. در آزمایش های متعددی که نویسندگان انجام داده اند شرکت کنندگان گزینه ریسکی را کم تر از وضعیت قطعی بدترین حالت آن ارزیابی می کنند. یکی از آزمایش ها این بوده که از افراد می خواهند تا بگویند چه مبلغی برای سه بن کتاب زیر حاضرند بپردازند.
    ۱) بن کتاب قطعی ۵۰ دلاری
    ۲) بن کتاب قطعی ۱۰۰ دلاری
    ۳) بن کتابی که به احتمال نیم ۵۰ دلار و به احتمال نیم ۱۰۰ دلار قدرت خرید دارد.

    با کمال تعجب قیمتی که شرکت کنندگان به دو گزینه ۱ و ۲ داده اند بالاتر از گزینه ۳ بوده است. آزمایش برای موضوعات مختلفی تکرار شده (مثلا از افراد پرسیده شده تا به ازای مقداری پول چند ساعت حاضرند یک کار خسته کننده را انجام دهند) و باز دیده اند که افراد در قیاس با کم ترین گزینه قطعی مبلغ کم تری به گزینه ریسکی که این مبلغ حداقل و یک مبلغ بزرگ تر را تولید می کند داده اند. این کاملا در تضاد با آن شهود اولیه است.

    آیا نتایج این مقاله هم قرار است پاراداکس جدیدی هم چون پاراداکوس آلیس و پاراداکس السبرگ را مطرح کرده و ابعاد جدیدی به نظریه مطلوبیت غیرانتظاری بیفزاید؟

    خب طبعا اولین چیزی که به نظر می رسد این است که ممکن است یافته های مقاله قابل تعمیم نباشد. یکی از حدس هایی که به ذهن من می رسد این است که چون مبلغ جایزه خیلی زیاد نبوده هزینه محاسبات ذهنی برای افراد بیش از تفاوت منافع گزینه ریسکی و بدترین گزینه قطعی بوده است. شاید اگر مبلغ دو حالت غیرقطعی به ۵۰۰۰۰ دلار و ۱۰۰۰۰۰ دلار افزایش می یافت ماجرا تغییر می کرد. این مقاله هم نقد دیگری وارد کرده و موضوع را به نوع طراحی سوال مربوط می دهد. در هر حال ماجرا جذاب است و فکر کنم به دانستنش می ارزد.

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها