• قالیباف مردی برای آینده روزی که

    قالیباف مردی برای آینده
    روزی که مطلب ۱۸ دلیل به نفع قالیباف را نوشتم او موقعیت خوب فعلی را نداشت. همان‌زمان دلایلم را مشروط کردم به این که رفتارش را در طی رقابت‌ها عوض نکند. در این مدت سخنان و رفتار سردار را از نزدیک دنبال کرده‌ام و با مشاهده مجموعه آن‌ها و با آمدن هاشمی و شرایط پیش آمده برای معین به این نتیجه‌ رسیده‌ام که حرف خودم را در دفاع از رای‌دادن به او پس بگیرم. من البته همچنان قالیباف را به لحاظ فردی شخصی باهوش و توانمند (به واقع بسیار توانمندتر از شخص دکتر معین) و شایسته پست‌های مهمی در کشور می دانم. با این وجود قرار گرفتن او در ائتلاف با راست گرایان و احاطه‌شدنش توسط آن‌ها، پیروزی‌اش را با پیروزی جناح راست یکی می‌کند و این حاوی پیام استراتژیک مهمی به حاکمیت است که من نمی‌توانم از آن دفاع کنم. آن روز با این ایده از رای دادن به او دفاع کردم که قادر است جلوی تفکرات خطرناک تیم احمد توکلی در مجلس را بگیرد و الان می‌بینم که احمد توکلی او را کاندیدای منتخب خود می‌‌داند و زاکانی ریاست ستادش را بر عهده می‌گیرد. قالیباف در برخورد با رسانه‌ها و افکار عمومی هم توانایی مورد انتظار را از خود نشان نداد. ارتباطات یک مهارت کلیدی برای ریاست جمهوری است و سردار باید چند سالی مشق سیاست‌ورزی حرفه‌ای کند تا پختگی کافی برای ارتباط با جامعه‌ پیچیده‌ای چون ایران و البته با دنیای بیرون را به دست آورد. مصداقی‌تر بگویم که جواب‌های ضعیف به سوالات مربوط به دوران فرماندهی‌اش و ماجراهای وبلاگ‌نویسان، خبر خنده‌دار حمایت وبلاگ‌نویسان از وی و تاکید افراطی بر جوان‌گرایی‌اش نمونه‌هایی از این ضعف‌ها بود. مشکل اساسی‌تر و مهم‌تر این که برنامه مشخصی از او ندیدم. سردار بیش از این‌که در مورد راه‌ها بگوید در باب آرمان‌هایی گفت که این قدر کلی است که کسی هوس مخالفت با آن‌ها را ندارد. این بزرگ‌ترین عیب او بود که نگفت که موضع و سیاستش در برابر سوبسید‌ها، در برابر نرخ بهره، نرخ ارز، برنامه چهارم، تنش‌زدایی، گسترش بخش خصوصی، صنعت نفت، صنعت خودرو، بانک‌داری خصوصی، دولت بزرگ، تامین اجتماعی و موضوعاتی از این دست چیست. حتی سرنخی هم از تیمش و تفکراتشان نداد. اگر منصف باشم باید بگویم بقیه کاندیداها (شاید غیر از هاشمی) هم حرف خیلی روشنی نزدند ولی از قالیباف انتظار داشتم به جای مطرح کردن بحث تعارف و عدم تعارف در سایتش حرف‌های مشخص‌تری می‌زد. آخرین حرف هم این که قالیباف نشان داد دغدغه چندانی برای بسط آزادی‌ها و پیشبرد دموکراسی ندارد. این در جامعه‌ای که آزادی‌های اساسی و انسانی افراد و نهاد‌ها به آسانی و به دلخواه نقض می‌شود یعنی چشم‌پوشیدن از یک معضل اساسی و آن را در زیر مطالبات دیگر پنهان کردن.
    با همه این حرف‌ها بازهم تکرار می‌کنم که قالیباف فرد توانمند و فهمیده‌‌ای است که توانست در این انتخابات خودش را در عرصه سیاست کشور مطرح کند. همچنین نمی‌توانم خوشحالی فراوان خودم را از این که قالیباف شانس اول محافظه‌کاران برای پیروزی است را پنهان کنم. به نظرم این دستاورد مهمی برای اصلاحات است که جناح محافظه‌کاری که نامزد هشت سال پیشش ناطق نوری و چهار سال پیشش احمد توکلی و جاسبی و رضوی بود امروزه رای‌هایش را مدیون کسی چون قالیباف باشد. این از یک طرف نشان از ارتقاء سطح بازی است و از سوی دیگر می‌تواند پیشرانه‌ای برای تحولات آتی مهمی در آن جناح باشد. ایده‌ای که من ذیل عنوان « توسعه عقلانیت در جناح راست» ازش حمایت می‌کنم. خلاصه این که قالیباف مرد آینده است. امیدوارم او که فرصت کنار کشیدن از عرصه نظامی‌گری را یافته زمان بیشتری را برای شناخت جامعه ایران و مسائلش صرف کند و حضورش را در عرصه سیاست حرفه‌ای‌تر کند و چهار سال دیگر با چهره‌ای اصلاح‌طلبانه‌تر و پخته‌تری ظاهر شود. امثال قالیباف جریان خنثی‌‌کننده برآمدن آدم‌هایی مثل احمدی‌نژاد در جناح‌محافظه‌کار هستند. همان‌طور که محمود هم در نوشته درخشانش گفته بود، من هم عقیده دارم که ما باید به بالیدن این جریان کمک کنیم.
    پ.ن : همین الان مصاحبه هماهنگ کننده تیم اقتصادی دکتر قالیباف را دیدم. من ایشان را می‌شناسم و به نظرم سردار باید فرد قوی‌تری را برای این سمت انتخاب می‌کرد.

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها