• آزادی بیان

    کامنت‌ها و نوشته‌های دوستان در واکنش به مطلب قبلی طبق معمول آموزنده بود. از خطای من در به کارگیری غلط عبارت «سهل و ممتنع» که بگذریم به نظرم یک بعد مهم از قضیه را مورد توجه قرار نداده بودم و آن هم بحث آزادی بیان بود که مهدی یحیی‌نژاد عزیز و عده‌ای دیگر از دوستان به طور مفصل به آن پرداخته ‌اند. من با بحث دوستان موافقم. آزادی بیان مستلزم این است که هر کس قادر باشد به هر شکلی که می‌پسندد عقایدش را بیان کند و لذا ما حق نداریم که به‌گونه‌ای پیش از وقوع (Ex-Ante) در باب نتایج سخن گفتن یک فرد اظهار نظر کنیم و گرنه به همان راهی می‌رویم که همه مخالفین آزادی بیان آن را می‌روند: محدود کردن حق سخن گفتن به بهانه چیزهایی مثل توطئه ‌چینی در پس سخن یا استدلال غیرقابل فهم برای عوام یا زایل کردن ایمان جوانان (مثال سقراط؟)

    خوب البته روشن است که در فضای وبلاگستان کسی توان این را ندارد که بخواهد آزادی بیان دیگری – مثلا حسین درخشان – را محدود کند ولی چون بعد از مرور نظرات مخالف حس کردم که رویکرد من می‌تواند در نهایت به چنین راهی ختم شود به اشتباه خودم اعتراف می‌کنم. هر چند برای جلوگیری از سوءتفاهم‌ها باید یک موضوع دیگر را روشن کنم. نقد اصلی من به روش نوشتن هودر اتکای زیادی به بحث تخصص‌گرایی نداشت. یعنی من خیلی این ایده را دنبال نمی‌کردم که هر کس موظف است در حیطه تخصص خود بنویسد بلکه عمدتا از شیوه‌ استدلال نادقیق و بدون مقدمات کافی او شکایت داشتم و واقعا هم عقیده دارم که بسیاری از نوشته‌های او از این جنس است. با این وجود در چارچوب آزادی بیان باید بگویم که حق او است که هر طور که دلش می‌خواهد استدلال کند و این موضوع به خوانندگان او مربوط است که چه سطحی از پیچیدگی استدلال را ترجیح می‌دهند.

    برای جمع‌بندی بحث به نظرم می‌رسد که حداقل به سه دلیل می‌توان به نوشته‌های یک فرد واکنش نشان داد:
    ۱) نویسنده استدلالی را مطرح کند که به نظر ما اشتباه باشد که خوب به طور طبیعی می‌توان از طریق نوشتن استدلالی مخالف به رد سخن او پرداخت.
    ۲) نویسنده در خلال نوشته‌ها به دیگران اهانت کند که به نظر می‌رسد در این حال بهترین و پخته‌ترین واکنش سکوت است تا خود نوشته نویسنده‌اش را رسوا کند. هر چند که بسیاری از ما شاید نتوانیم تا این حد صبور باشیم.
    ۳) نویسنده به دروغی موضوعی را به کسی نسبت دهد. این‌جا ماجرا کمی پیچیده‌تر از دو حالت قبل است. نسبت دروغ یا پرده‌دری اسرار یا انتشار مطالب توافق نشده می‌تواند زیان‌های جدی به طرف مقابل وارد کند. طبیعی است که تکذیب و جوابیه یک راه حل دم دست است ولی لزوما جبران‌کننده همه زیان نیست.
    به نظرم نقطه چالش برانگیز ما با مقوله آزادی بیان در وبلاگستان همین مورد سه خواهد بود. این موضوع در فضای غیراینترنتی چالش کم‌تری ایجاد می‌کند چرا که مسوولیت‌های حقوقی نسبتا تعریف‌شده‌تر هستند و این باعث می‌شود تا رسانه‌ها با احتیاط بیشتری عمل ‌کنند. ولی در جایی که واقعا امکان چنین پیگیری حقوقی وجود ندارد چه مکانیسمی باید جایگزین شود؟

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها