• آیا واردات از چین این قدر بد است؟

    من متخصص اقتصاد بین‌الملل نیستم لذا در مورد سیاست بهینه تجاری نظری ندارم و تحلیلم بر اساس مبانی سازماندهی صنعتی است. این روزها دیده‌ام که سایت‌های مختلف لیست واردات از چین را – که ظاهرا خبرگزاری ایسنا منتشر کرده است – بازنشر کرده و به انتقاد از این واردات پرداخته‌اند. مثلا بخشی از فهرستی که انتقادات را برانگیخته است را در ادامه مطلب آورده‌ام. اگر این ارقام مربوط به یک سال گذشته باشد واقعا چیز عجیبی در آن‌ها مشاهده نمی‌شود چون حجم واردات بسیاری از آن‌ها حتی به یک میلیارد تومان هم نمی‌رسد که کم‌تر از فروش یک واحد کوچک صنعتی است که ما ممکن است ده‌ها عدد از آن‌را در کشور داشته باشیم.

    من ماجرا را این طور می‌بینیم که در هر رشته صنعتی تعدادی بنگاه داخلی داریم که بهره‌وری آن‌ها متفاوت است ولی به علت محدودیت دست‌رسی به منابع – مثل منابع مالی خارج از بنگاه یا مجوزهای لازم – بنگاه‌های با بهره‌وری بالا نمی‌توانند بیش از یک حدی رشد کنند و در بازار مسلط شوند. لذا هم‌زیستی بنگاه‌های کارا و ناکارا را با هم داریم. در چنین شرایطی قیمت بازار محصول را هزینه تمام‌شده آخرین بنگاه داخلی تعیین خواهد کرد و بنگاه‌های کاراتر سود (رانت) دریافت خواهند کرد. حالا اگر واردات را باز کنیم هزینه تمام شده کالای وارداتی زیر قیمت‌تمام شده تعدادی از بنگاه‌های ناکارای داخلی قرار می‌گیرد ولی نه لزوما زیر قیمت تمام شده همه بنگاه‌ها. به این ترتیب می‌توانیم هم واردات داشته باشیم و هم تولید داخلی. طبعا این واردات باعث ورشکستگی تعدادی از بنگاه‌های داخلی می‌شود ولی حداقل آماری که من این‌جا می‌بینم در مقایسه با تولید کل یک صنعت در کشوری در مقیاس ایران خیلی کوچک است.

    علاوه بر آن اگر بنگاه‌های داخلی کارا باشند ولی موقعیت انحصاری یا رقابت چندگانه داشته باشند ممکن است قیمت‌های غیررقابتی برای محصولات خود تعیین کنند. اگر تابع تقاضا کم‌کشش باشد (یعنی به قیمت خیلی حساسیت نشان ندهد) چنین بازاری میزان تولید را کم و قیمت را بسیار بالا تعیین می‌کند. واردات باعث می‌شود تا یک رقیب جدید با ظرفیت نزدیک به بی‌نهایت و قیمت حاشیه‌ای ثابت به بازی اضافه شود و می‌شود نشان داد که اضافه کردن چنین رقیبی می‌تواند به ناگهان نتیجه کلی بازی انحصاری را به شدت تغییر داده و بنگاه‌های داخلی را مجبور به عرضه در حجم بالا (و لذا کاهش قیمت بازار) کند.

    گزارش می‌گوید که عمده کالاهای وارد شده کالای کشاورزی است و این را عجیب می‌داند. اتفاقا اثر رفاهی واردات محصولات کشاورزی نسبت به بقیه محصولات صنعتی می‌تواند بیش‌تر باشد. تولید کشاورزی تحت شوک‌های مداوم (بارش٬ دما٬ آفت٬ تخصیص زمین و الخ) است و لذا عرضه آن تصادفی است. واردات کمک می‌کند تا تابع عرضه نوسانات کم‌تری داشته باشد و قیمت در بازار ثبات بیش‌تری داشته باشد.

    مساله واردات همیشه یک تیغ دولبه است که یک طرفش رفاه ذینفعان صنعت تحت رقابت و طرف دیگرش رفاه مصرف‌کنندگان است که در اثر واردات کالای ارزان‌تر مصرف می‌کنند. لذا خوب است که از قضاوت مبتنی بر یک طرف ماجرا پرهیز کرد.

    ببینیم دوستانی که از نزدیک‌تر با ماجرا سر و کار دارند چه می‌گویند و چه جزییاتی را به داستان اضافه می‌کنند.

    ۱- رب گوجه فرنگی به ارزش ۱۴٫۵ میلیارد ریال

    ۲- تیغه برف پاک‌کن به ارزش ۱۵٫۳ میلیارد ریال

    ۳- مجسمه‌های کوچک وسایر اشیای تزئینی ازچوب غیرازصنایع دستی به ارزش ۱۵ میلیارد ریال

    ۴- بطری، تنگ و همانند از مواد پلاستیکی به ارزش ۱۴٫۳ میلیارد ریال

    ۵- مسواک به ارزش ۱۳٫۳ میلیارد ریال

    ۶- دفاترثبت، دفاترحسابداری، دسته‌های یادداشت و دسته‌های کاغذ یادآوری به ارزش ۱۰٫۶ میلیارد ریال

    ۷- شلوار راحتی به ارزش ۱۰٫۳ میلیارد ریال

    ۸- شبرنگ به ارزش ۱۰٫۲ میلیارد ریال

    ۹- میخ و پونز به ارزش ۹٫۵ میلیارد ریال

    ۱۰- دگمه به ارزش ۸٫۱ میلیارد ریال

    ۱۱- سیر به ارزش به ارزش ۷٫۹ میلیارد ریال

    ۱۲- دستکش معاینه به ارزش ۷٫۳ میلیارد ریال

    ۱۳- پرتقال به ارزش ۷٫۲ میلیارد ریال

    ۱۴- شال و دستمال گردن،‌ چادر و روسری به ارزش ۶٫۳ میلیارد ریال

    ۱۵- مداد پاک کن به ارزش ۶ میلیارد ریال

    ۱۶- سیر خشک شده به ارزش ۴٫۷ میلیارد ریال

    ۱۷- پولک و دگمه به ارزش ۴٫۶ میلیارد ریال

    ۱۸- بادام زمینی به ارزش ۳ میلیارد ریال

    ۱۹- چنگک کشاورزی به ارزش ۲٫۸ میلیارد ریال

    ۲۰- بند شلوار به ارزش ۱٫۷ میلیارد ریال

    ۲۱- لوبیا به ارزش ۳۰۰ میلیون ریال

    ۲۲- نخود فرنگی به ارزش ۳۳۰ میلیون ریال

    ۲۳- فلفل خرد نشده به ارزش ۲۱۲ میلیون ریال

    ۲۴- تیغ سلمانی به ارزش ۴۸ میلیون ریال

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها