موضوع مقاله ای که قرار شد با بلوم بنویسم معلوم شد. قبلا توضیح دادم که وجود ابهام باعث می شود تا انگیزه برخی افراد برای خرید دارایی کم تر شود و این خودش را در قیمت دارایی نشان می دهد. در واقع می توان به نوعی عنصر “ابهام گریزی” و سودی که افراد از آن صرف نظر کرده اند تا دارایی های بدون ابهام را جای گزین دارایی های مبهم در سبد خود کنند اندازه گرفت.
همین موضوع در بازار نفت هم صادق است. تا جایی که من می دانم بازار نفت “حداقل” با دو ابهام بزرگ رو به رو است. یکی تغییراتی که در پیش بینی مربوط به ذخایر نفت رخ می دهد. با کشف هر میدان نفتی جدید پیش بینی های قبلی در مورد ظرفیت های عرضه به هم می ریزد. فکر کنم همین مثال مفهوم ابهام و فرق آن با ریسک را نشان می دهد. تا حد کمی که من با بحث اکتشاف معدن آشنا هستم فرآیند کشف یک معدن و هزینه استخراج آن کاملا غیرقابل پیش بینی است و لذا قراردادهای مالی برای تامین مالی این نوع پروژه ها با پروژه های ساده های مثل ساختمان فرق می کند. ابهام دیگر در بازار نفت به وجود فن آوری های جای گزین بر می گردد. هم اکنون تعداد زیادی برنامه تحقیقاتی روی انواع اشکال انرژی جای گزین در جریان است که یا شکست می خورند یا به صورت موردی کاربرد پیدا می کنند و یا به طور کامل جای سوخت فسیلی را خواهند گرفت. این که این فن آوری ها به کجا خواهد رسید هم توزیع احتمال چندانی ندارد و موضوع مبهمی است.
حدس اولیه ما این است که وجود چنین ابهام هایی خودش را در قیمت پیش خرید نفت برای زمان های آتی نشان می دهد. فعلا قرار شده به عنوان بخش اول کار سعی کنم یک مدل ساده تئوری برای این موضوع بسازم. از انواع ایده ها و کامنت های دوستانی که با صنعت نفت یا بحث تحلیل ابهام و ریسک آشنا هستند کاملا استقبال می کنم و ممنون هستم. یک بار که این جا بحث نفت بود چیزهای خیلی زیادی یاد گرفتم.
* اگر خواستید موضوع مقاله به ذهنتان برسد به دیدن رفقا بروید. دی روز رفتم اوپک دیدن دکتر عسلی و دکتر جلالی. همان جا ایده اولیه برای نفت گرفتم. امروز که به بلوم گفتم خوشش آمد و موضوع را کمی پرداخت و تبدیل کرد به موضوع تحقیق.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید