دوستان خواسته بودند که مبحث طراحی مکانیسم ادامه یابد. من هم از دوست عزیزم فرشاد فاطمی که ماه های آخر دوره دکترای اقتصاد را در دانشگاه یو ال سی (لندن) می گذارند و در این حوزه تخصص دارد خواهش کردم که مطلب کوتاهی در این باب بنویسد. فرشاد هم لطف کرد و سریعا مطلب فشرده و آموزنده ای نوشت که می توانید در ادامه بخوانید :
“بعد از اعلام اسامی برندگان امسال جایزه اقتصادی نوبل که برای تلاشهای هورویج، مسکین و مایرسون در زمینه پایهگذاری تئوری طراحی مکانیزم به آنها اعطا شد، دوست عزیزم حامد قدوسی از من خواست تا چند جملهای در مورد معرفی طراحی مکانیزم برای وبلاگش بنویسم. اقتصاد خرد علم مطالعه رفتار آحاد جامعه است و معمولا برای این مطالعه فروضی در نظر گرفته میشود، برخی از این فروض در عالم واقع همواره صادق نیستند. در بیان ساده اقتصاددانان (و به طور خاص متخصصان نظریه بازیهای) در مبحث طراحی مکانیزم برآنند که روشهایی را بیافرینند که دستیابی به خروجیهای مورد نظر آنها را امکانپذیر سازد. در زیر با چند مثال سعی میکنم علاوه بر معرفی شاخههای مختلف طراحی مکانیزم، موضوع این شاخه از اقتصاد و آنکه آن خروجیها چه هستند را توضیح دهم:
اولین و سادهترین مثال، تصور حالتی است که یک کارفرما با دو نوع متفاوت از کارگران (یکی کارا و دیگر ناکارا) روبروست. اگر حاصل تلاش هر کارگر قابل مشاهده (Observable) و قابل اثبات (Verifiable) باشد، کارفرما مشکلی جهت تنظیم دو نوع متفاوت قرارداد با هر نوع از کارگران ندارد. حالا شرایطی را تصور کنید که دو نوع کارگر از یکدیگر قابل تمیز نیستند، کارفرما علاقمند خواهدبود که قراردادهای دوگانه را به صورتی تنظیم کند که در عین حال که هر دو کارگر همچنان تمایل به کارکردن دارند در عین حال هر کارگر قرارداد مناسب خود را انتخاب کند و تمایلی نداشته باشد که قراردادی را که برای کارگر دیگر طراحی شدهاست قبول کند. این شروع مبحثی است با عنوان تئوری قراردادها.
مثال دیگر تخصیص یک واحد غیرقابل تقسیم از کالایی است به یکی از چندین متقاضی که کالا برای هر یک از آنها ارزش متفاوتی از دیگران دارد. در شرایط وجود اطلاعات کامل، فروشنده مشابه یک انحصارگر عمل میکند و کالا را به خریداری که کالا را به بالاترین میزان ارزشگذاری میکند با قیمتی که تنها کمی از این ارزش کوچکتر است، میفروشد. اکنون حالتی را تصور کنید که ترجیحات هر خریدار تنها برای خود او آشکار است، در این حالت طراحی مکانیزم به بحث تئوری حراج ختم میشود. راهحل مسئله فوق با هدف دستیابی به این هدف که خریداران ترجیحات واقعی خود را آشکار کنند، مکانزیمی است که حراج قیمت دوم با پیشنهادهای مخفی (Second-Price Sealed Bid Auction) نامیده میشود و قانون آن بدین صورت است که هر خریدار پیشنهاد قیمت خود برای کالا را در پاکت دربسته ارائه میدهد و برنده کسی است که بیشترین پیشنهاد را ارائه داده است و او باید دومین بیشترین پیشنهاد را بپردازد (موضوع جالب آن که به سادگی میتوان نشان داد حاصل این مکانیزم معادل حراجهای متداول -که حراج انگلیسی خوانده میشوند- که طی آن افراد با افزایش قیمت در مقابل یکدیگر تلاش در به دست آوردن یک کالا دارند خواهد بود، البته به شرط برقرار بودن یک یا دو فرض سادهکننده). در تئوری حراجها همچنین در مورد اینکه اگر ارزش کالا برای هر خریدار تابعی از نظر سایر خریداران بود و یا حالتی که بیش از یک واحد کالا برای فروش ارائه میشود نیز میپردازد. به تصور من از لحاظ عمق تئوریک، بحث حراجها و قراردادها از جذابترین مباحث طراحی مکانیزم است.
شاخه دیگر طراحی مکانیزم، مبحث Matching است (در برخی از متنها ممکن است به عنوان طراحی بازار هم نامبرده شود، هرچند عنوان طراحی بازار موضوعات گستردهتری را دربرمیگیرد). مثال قریب به ذهن بازار ازدواج است. بازاری با تعداد متنابهی از عوامل با خصوصیاتی کیفی (توجه کنید که این خصوصیات لزوما دارای مفهوم ارزشی یکسان برای تمامی عوامل بازار نیستند) و هدف، ایجاد بیشترین تعداد پیوندهای دو به دو بین عوامل و همزمان دستیابی به کمترین انحراف بین خصوصیات است. فرض کنید در یک بازار ازدواج این خصوصیات قد، وزن، سایر مشخصات فردی هر شخص و انتظاراتی که او در مورد این مشخصات در شریک خود دارد باشد. هدف این خواهد بود که مجموع فاصله خصوصیات هر فرد با انتظاراتی که طرف مقابل دارد را به حداقل برسانیم.
در زمینه طراحی بازارها میتوانید به کارهای اَل راث (Al Roth) از دانشگاه هاروارد در زمینه تبادل کلیه نگاه بیاندازید. به طور خلاصه مشکلی که راث سعی در حل آن دارد از این قرار است: افراد فراوانی هستند که نیازمند پیوند کلیه هستند و در بسیاری از موارد یکی از بستگان آنها حاضر است یکی از کلیههای خود را به آنها بدهد، مشکل در اینجاست که در بسیاری از موارد کلیه این فرد با بدن گیرنده سازگاری ندارد (گروه خون و سازگاری بافتی). حال وقتی در نظر بگیریم که در آمریکا سالانه چندین هزار از این موارد وجود دارد و خرید و فروش اعضای بدن هم ممنوع است، این راه حل به نظر میرسد که چرا تلاش نکنیم در بین این جامعه از زوجها (دهنده – گیرنده)، دو زوج را پیدا کنیم که با وجودی که با هم قابل Match شدن نیستند، ولی دهنده هر زوج با گیرنده زوج دیگر سازگاری دارد. در اینجا موضوع انگیزههای دهندهها و گیرندهها وتیمهای پزشکی پیش میآید، مضاف بر آنکه سازگاری گروه خونی رابطهای یک یه یک نیست (فردی با گروه خونی A میتواند از گروههای A و O کلیه بگیرد ولی میتواند به گروههای A و AB کلیه بدهد). اگر موضوع برایتان جالب شد سری به سایت او بزنید. چند تا از مقالههای او مثل این یکی که برای نشریات پزشکی نوشته شدهاند، پیچیدگیهای ریاضی و فنی سایر مقالات را ندارند.
مثالهای دیگر طراحی مکانیزم روشهای تامین منابع کالاهای عمومی (Public Goods)، طراحی نظامهای رایگیری برای بیشینه سازی مطلوبیت اجتماعی و طراحی ساختارهایی که مانع از ائتلاف برخی از بازیگران که باعث کاهش مطلوبیت کل میگردد است. فکر میکنم حجم این نوشته بیشتر اندازه مورد نظر حامد برای یک پست شد، هر چند بسیاری از موضوعات بدون اشاره باقی ماند.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید