اقتصاد اطلاعات (Information Economy) مبحثی نسبتا جدیدی در اقتصاد است که یک کاربرد جالب آن بررسی دلایل شکست نهادها و سیاست ها در جامعه است. یک موضوع محوری در اقتصاد اطلاعات عدم تقارن اطلاعات (Information Asyemmtry) بین دو طرف مبادله است که یک نمونه معروف آن انتخاب معکوس (Adverse Selection) است. انتخاب معکوس از نمونه هایی صحبت می کند که تصمیم گیری یک طرف وابسته به اطلاعاتی است که فقط برای خود او آشکار است و ندانستن آن برای طرف مقابل باعث می شود تا نتایج فرآیند به شدت به ضررش تمام شود.
دو مثال عینی برای انتخاب معکوس در نظام پرسنلی سازمان های ایرانی رخ می دهد. بر اساس نظام هماهنگ پرداخت ها حقوق مشخصی برای دارندگان یک مدرک تحصیلی پیش نهاد می شود. تصمیم گیری برای انتخاب شغل دولتی به این بستگی دارد که فرد چه فرصت های دیگری در اختیار دارد و البته این اطلاعی است که فقط خود او دارد. هر چه فرد توان مندتر باشد شانس بیش تری در بازار کار خصوصی داشته و کم تر تمایل به استخدام دارد. در نتیجه این مکانیسم باعث می شود که تنها کسانی که بازدهی واقعی کارشان کم تر از حقوق پیش نهاد شده توسط دولت است مشتاق دریافت شغل باشند. هر قدر فرد ضعیف تر باشد تمایل او برای قبول شغل بیش تر می شود و در نتیجه نظام دولتی معمولا افراد با کیفیت پایین را جذب می کند.
مثال دیگرش در قضیه تعدیل نیرو رخ می دهد. به خاطر قوانین کار کشور ما شرکت ها نمی توانند به راحتی نیروی کار را اخراج کنند. در نتیجه وقتی به خاطر تجدید ساختار قصد کاهش نیروی انسانی خود را دارند باید با دادن پول و چیزهای این جوری افراد را تشویق به ترک داوطلبانه شرکت کنند. روشن است که وقتی شرکت می گوید هر کارگری که خودش شرکت را ترک کند این قدر پول می گیرد چه کسانی داوطلب می شوند. آن هایی که توانایی بالاتری دارند و در بازار کار بیرون برای خود کاری دست و پا خواهند کرد. در نتیجه دست آخر کارگران توان مند شرکت را ترک می کنند و ضعیف ترین نیروها باقی می مانند.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید