پیمان: در این مملکت هر کسی تنها وظیفه خود را این می داند که طوری رفتار کند که در دوره بعد هم رای بیاورد … جهان سوم جایی است که هر فرد در آنجا – چه در دولت چه در دیگر نهادهای عمومی یا خصوصی تنها وظیفه مطلق خود را حداکثر کردن تابع مطلوبیت کاملا شخصی خود می داند.
حامد: پیمان جان شما دانش جوی اقتصاد هستی و لذا نباید فراموش کنی که چیزی که تصویر کرده ای دقیقا فرضیات محوری است که علم اقتصاد از رفتار انسان ها ارائه می دهد. راجع به سیاست مداران صحبت کردی. اگر نظریه انتخاب عمومی (Public Choice) را که اتفاقا حوزه ای مهم برای فهم مسایل کشور ما هم هست بخوانی می بینی که کل این نظریه با این فرض شروع می شود که سیاست مداران افراد خودخواهی هستند که تنها به بیشینه کردن نفع خود می اندیشند. ضمن این که این جمله در انتخاب عمومی مشهور است که “سیاست مداران انتخابات را نمی برند که برنامه مناسبی تنظیم کنند، آن ها برنامه را طوری تنظیم می کنند که انتخابات را ببرند”. لذا چیزهایی که نوشتی نه فقط برای جهان سوم بل که برای تک تک کشورهای دنیا صادق است. مهم این است که یک جامعه چه مکانیسم هایی طراحی و پیاده می کند که از ماحصل نفع جویی سیاست مداران و افراد منفعت طلب ترجیحات خود را محقق کند.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید