اون مطلبی که در مورد وبلاگهای اقتصادی نوشتم هرچند خم به ابروی بعضیها که دنبال توجیه اقتصادی برای وبلاگ نوشتن بودند نیاورد ولی عوض یک آدم شدیدا کاردرست را وارد فضای وبلاگنویسی کرد. پویان مشایخ آهنگرانی را اکثر کسانی که تو ایران اقتصاد خوندن میشناسن. من اولین بار که دیدمش سال ۷۶ بود. آن موقع جایی کار میکردم که یک چیزی مثل جشنواره داشت که یک سری آدم نخبه را انتخاب میکردند و بعد برایشان برنامههایی را تدارک میدیدند. پویان هم یکی از برگزیدگان جشنواره بود. تازه از برق شریف فارغالتحصیل شده بود و داشت توی موسسه نیاوران – که به لطف درک عمیق آقای خاتمی از اقتصاد، کینه توز نبودن و اندکی سواد داشتن جناب ستاری فر و بازیچه نشدن مرحوم عظیمی نابود شد!- اقتصاد میخواند.
اولین بحثی که با هم داشتیم را قشنگ یادمه. من دانشجوی سال دوی لیسانس بودم و چیزی از اقتصاد نمیفهمم. یک کاری داشتیم میکردیم و یک رفیقی که یک رشته دیگر علوم انسانی خوانده بود تئوری داده بود که چالهچولههای توی خیابون خیلی هم بد نیست. باید دید همه جانبه داشت. برای اینکه ماشینی که توی اینها میافتد میرود پیش تعمیرکار و این طوری تقاضا برای تعمیرکار ایجاد میشود و شغل درست میشود و الخ. بهش که گفتم حرف بامزهای زد. گفت پس توپ بیاوریم و بزنیم همه ساختمانها را خراب کنیم که تقاضا درست کنیم برای بناها و معمارها. پویان فکر کنم الان آخرهای کار دکتراش باشه توی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی. وقت رفتن دیدمش و گفتم چرا میری اونجا؟ گفت چون تا حالا ایرانیها اونجا نرفتن. می رم که راه را برای بقیه باز کنم. این طوری هم شد و چندتایی از بچهها بعدا رفتندهمون جا. خلاصه پویان که توی حوزه اقتصاد مالی حسابی کارش درسته یک وبلاگ پر و پیمون درست کرده. از اون وبلاگهایی که سطح بحث اقتصادی را در وبلاگستان یک درجه بالا خواهد برد و کار ما را سخت خواهد کرد.
دیدگاهتان را بنویسید