یکی از دوره هایی که همیشه دوست داشتم درس بدهم “اقتصاد کاربردی برای مدیران” است که این بار احتمالا در دو سه سازمان مختلف آن را برگزار خواهم کرد. چون تجربه جالبی از درس های اقتصادی که برای دوره های مدیریت ارائه می شود نداشتم خیلی دوست داشتم که دوره ای طراحی کنم که آخر سر به مدیران دید عملی بدهد از این که چه طور با منطق اقتصادی مسایل بنگاه شان و تعامل آن را با متغیرهای کلان تحلیل کنند. این کار آسانی نیست چون از یک طرف باید تئوری یاد داد و مراقب بود که کلاس با مفاهیم انتزاعی که یادگیری آن ها در درازمدت ثمربخشی عملی دارد اشباع نشود و از طرف دیگر به مجموعه ای حرف های قشنگ بدون مبنای نظری تبدیل نشود. به هر حال سعی خودم را می کنم تا ببینم چه در می آید. تلاشم این است که روی مفاهیمی مثل تمایل به پرداخت و سنجش آن یا تاثیرات اطلاعات متقارن روی بنگاه ها و طراحی قراردادها یا تحلیل کشش و سیاست های قیمت گذاری و الخ بیش تر وقت بگذارم. علاوه بر آن یک بخش کوچک هم راجع به اقتصادسنجی و کاربردهای مختلف آن و مسایلی که در یک مدل اقتصادسنجی ضعیف وجود دارد و باعث خطا می شود صحبت کنم تا مدیران درک به تری از این که این ابزار چه کمکی بهشان می کند و چه انتظاراتی باید از کارشناسان اقتصادسنجی داشته باشند پیدا کنند.
این ها را نوشتم تا ازتان مشورت فکری بگیرم. اگر مدیر هستید یا اگر به مدیران این درس را تدریس کرده اید یا با مسایل مدیریت سر و کار دارید چه مباحثی را پیش نهاد می کنید که در دوره مطرح شود. چه مسایل عینی را برای بحث پیش نهاد می کند و الخ.
پ.ن: مدیا کاشیگر زمانی دوست داشت که داستانی روی وب شروع کند که بخش های مختلفش توسط خوانندگانش تکمیل شده و سیر داستان در جریان تعامل با خوانندگان تعیین شود. یکی از آرزوهای من هم این است که یک روزی این جا به یک بستر تعامل جدی تبدیل شود و گاهی خروجی هایی با هم کاری خوانندگان تولید شود. نمی دانم کی می شود این کار را کرد ولی همین مشورت های کوچکی که می دهید به شدت به من کمک می کند. بیش از آن که خودتان حس کنید.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید