این همه تساهل؟
خبر سوال سه نماینده زن تهران از وزیر ارشاد بازتاب چندانی نداشت. سوال کنندگان از وزیر به خاطر شرایط حاکم بر نمایشگاه کتاب سوال کردند و بخش عمده اعتراضشان به چاپ کتابهایی بود که روابط بین ازدواج را تروجیح میکند و حریم بین مرد و زن را میشکند. تصریح هم کردند که این سوال نه فقط سوال آنها بلکه سوال مردم بود که از زبان نمایندگانشان پرسیده میشد. نمیدانم چند تا از این خانمها بچه بزرگ دارند؟ هرچند که کمکی نمیکند چون احتمالا بچههایشان به مدرسههایی میروند که به زور میخواهند آدمها را جور متفاوتی بسازند و اولین چیزی که بهشان یاد میدهند چشم بستن بر یا بر زبان نیاوردن واقعیتهای دور و برشان است. ولی اگر از بچههای فامیلشان بپرسند احتمالا تا حدی متوجه میشوند که چیزهای توی این کتابها در مقایسه با رفتار واقعی جوانها ( و حتی نسل میانسال) کمی قدیمی و خستهکننده است. این حرفها البته از کسانی که معتقدند «هیچجای دنیا این قدر در مورد نشر کتابها تساهل به خرج داده نمیشود» بعید نیست.
آیا از طرح تثبیت قیمتها یاد میگیرند؟
میگویند تفسیر کردن واقعیتها به گونه دلخواه خود یکی از موانع مهم یادگرفتن از تجربهها است. آدمها سعی میکنن ماجرایی را پیش ببرند و وقتی میبینند نتایجی که تصور میکردند به بار نیامده است به جای شک کردن در مورد ایده قبلیشان، عمل قبلی خود را شدیدتر دنبال میکنند با این تصور که دفعه پیش به اندازه کافی فعال نبودهاند. نمایندگانی که به طرحهای اقتصادی احمد توکلی رای دادهاند در اندک زمانی میتوانند ببینند که دستور به اقتصاد برای توقف رشد قیمتها هیچ اثری نداشته است و نقدینگی مازاد تاثیر خودش را در افزایش قیمت چیزهای دیگری نشان داده. حالا دو تا راه پیشروی مجلس نشینان است. یا اینکه با همین تجربه یاد بگیرند که ماجرای تورم به این سادگی نیست که فکر میکنند و دست از این نوع طرحها بردارند و یا اینکه به توصیههایی از این دست عمل کنند و دامنه طرحشان را به همه کالاها گسترش دهند.
دیدگاهتان را بنویسید