• این است وضع ما

    فکر کنم بد نیست یک بار بخشی از تعارف ها و ملاحظه ها کنار گذاشته شود و برخی مسایل آشکارتر به بحث گذاشته شود.

    ۱) در بین وبلاگ نویسان اقتصادی دوستی به اسم احمد هست که من نمی دانم کجا ساکن هستند ولی از نوشته هایشان کاملا معلوم است که به حوزه اقتصادسنجی تسلط دارند. احمد بر خلاف بقیه اهل جنجال هم نیست و گاهی می آید و مطلب آموزنده ای می نویسد و هر کس می خواند دقت و تسلط ایشان را تمجید می کند.

    ۲) روزبه در دانشگاه مینه سوتا درس می خواند. مینه سوتا یکی از به ترین دانشگاه های دنیا در اقتصاد کلان است ( دانشکده اقتصاد مینه سوتا در شکل گیری روی کرد جدید خرد به اقتصاد کلان نقش کلیدی داشته) و هر کسی که کمی دستش در کار باشد می داند که رفتن به آن جا کار ساده ای نیست. اگر از احسان ابراهیمی (شیکاگو) و یکی دو دوست جوان تر دیگر فاکتور بگیریم روزبه به لحاظ کیفیت محل تحصیل بین کل بچه های ایرانی تقریبا بالاترین موقعیت را دارد و یکی از امیدهای آینده برای احراز شغل آکادمیک در یک دانشگاه خوب آمریکایی است. باز کسی که با الفبای کار آکادمیک آشنا است می داند که رنک بالای یک دانشگاه یعنی چه.

    ۳) رضا و راد دو دوست دیگری هستند که فوق لیسانسشان را احتمالا از دانشگاه علامه گرفته اند (اگر اشتباه نکنم). این دو عزیز جدیدا وبلاگی راه انداخته اند و در مورد بازی های کوانتمی و موضوعات دیگری می نویسند. خودتان وبلاگشان را بخوانید و با وبلاگ روزبه و احمد مقایسه کنید.

    ۴) احمد در پاسخ کامنت این دو دوست گرامی پستی در کمال ادب نوشته و یک ماجرا را به دقت توضیح داده که توصیه می کنم اگر می خواهید از سیر تکامل اقتصاد کلان در چند دهه اخیر آگاه شوید حتما بخوانید. در مقابل کامنت رضا و راد برای احمد این بوده : “جناب احمد بسیار آموزنده و زیبا بود. اما این اصلا جواب سوال من نبود. شما حفظیاتت خوبه ولی نمیدونی چی به چی ربط داره از اون چیزی دفاع میکنی که واقعا نمیدونی چیه. اینایی که گفتی هیچ ربطی به سوال من نداشت و من بازم بر نظر قبلیم تاکید دارم البته متاسفم که هر کس سه چهار تا بحث رو پیش میکشه و اسمش رو میزاره دفاع از عقایدش
    فکر نمیکنم دیگه گفتمان ما به جایی برسه با همون حفظیات پر طمطراقتون خوش باشید ”

    ۵) من برای دو دوست (رضا و راد) گرامی کامنتی گذاشتم (ذیل آن مطلب بخوانید) و خواهش کردم که مطالبشان را به زبان ساده تری بنویسند که ما هم بفهمیم. فکر کنم هر کسی منظور من را از زبان ساده می فهمد. بی تعارف به نظر من کسی که متنی را با کلی الفاظ و اصطلاحات می نویسد ولی هیچ توضیحی راجع به مکانیسم ها نمی دهد خودش هم خوب ماجرا را متوجه نشده است. من دوستان را دعوت کردم که به جای شعار دادن راجع به برتری نظریه بازی های کوانتمی با چند مثال عینی این برتری را نشان دهند. راد (شاید هم رضا) عزیز هم لطف کرده و پستی نوشته با عنوان “برای عشاق سرمایه داری” و خلاصه تحلیل های ساده ای ارائه کرده که در سطح فهم من و امثال من باشد! آخرش هم جمله ای نثار روزبه کرده : “روزبه در کامنتی که تو وبلاگ احمد گذاشته بود من و راد رو متهم به بی اطلاعی از اقتصاد متعارف کرده، روزبه عزیز من و راد حداقل از تو و دوستان مهندس بداخلاقت بیشتر با مباحث اقتصاد از نوع متعارف و غیرمتعارف آشنا هستیم، عقده فن و تکنیک هم نداریم. حرف من اینه که شما فقط فرمول یاد گرفتید و سه چهار تا اسم بزرگ و مقاله، به این نمیگن علم و کسی که اینارو حفظ باشه هم اقتصاددان نمیشه، تو دنیای واقعی به من اون اژدهایی رو که شکار میخوای بکنی نشون بده. ”

    من قضاوتی نمی کنم. شما می توانید وبلاگ احمد و روزبه و راد و رضا را بخوانید و خودتان قضاوت کنید. فقط این توضیح را اضافه کنم که این فضای عمومی است که شما به عنوان یک اقتصاددان در ایران باید با آن مواجه شوید.

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها