نمی دانم شما هم این تجربه را داشته اید یا نه ولی به هر حال من در ایران بارها با این تصور مواجه شده ام که مردم فکر می کنند تفاوت بین قیمت خرده فروشی اجناس در فروش گاه های مختلف جز همان پدیده های مختص ایران است و هیچ جای دنیا چنین پدیده ای مشاهده نمی شود. مضاف بر این که تصورات گنگی هم از خاطراتی که این و آن از زمان حضورشان در خارج نقل می کنند دارم که مثلا می گویند آقا هر جا می رفتی قیمت فلان چیز دقیقا همان قدر بود و نه یک سنت این طرف و آن طرف.
ریشه این توقع برای یک سان بودن قیمت احتمالا می تواند از دو چیز ناشی شود. یا مردم ایران در عمق وجودشان خیلی کمونیست هستند و فکر می کنند که دولت باید بیاید و برچسب قیمت نارنگی و پنیر را در همه بقالی ها کنترل کند و اگر کسی از قیمت مصوب تخلف کرد گردنش را بزند و یا بر عکس همه عمیقا به تئوری های اولیه کتاب های درسی مقدماتی اقتصاد باور دارند و فکر می کنند که به علت وجود بازارهای رقابتی کامل و فقدان وجود اثرات فضایی و اقتصاد مقیاس و عدم تقارن اطلاعات و غیره قیمت همه چیز همه جا باید دقیقا یک سان باشد و گرنه گران فروش از بازار اخراج می شود.
حالا با مبانی نظری این تفاوت قیمت کاری ندارم ولی به عنوان یک مورد تجربی باید بگویم وضع ما این جا از ایران هم خراب تر است. این جا حداقل پنج فروش گاه زنجیره ای بزرگ وجود دارد که عمده خریدهای مردم از آن جا صورت می گیرد. قیمت های این فروش گاه ها هم به طور کاملا مشخصی قانون خودش را دارد به طوری که یک جنس کاملا مشابه (مثلا تیغ ریش تراشی یا نان یا باطری با مارک یک سان) را ممکن است در این فروش گاه ها با دو تا سه برابر تفاوت قیمت خرید. ما معمولا میوه و سبزیجات را از بازار ترک ها می خریم. هفته قبل گوجه خریده بود از قرار هر کیلو ۷۰ سنت. پریشب گوجه لازم داشتیم و بازار ترک ها هم آن موقع بسته بود. مجبور شدم از یکی از فروش گاه های بزرگ بخرم کیلویی ۳٫۲ یورو! جهت اطلاع که آن ۷۰ سنتی آب دارتر و طبیعی تر از این ۳٫۲ یورویی بود.
فکر کنم اگر کسی در ایران شاهد این صحنه بود که قیمت یک کالا در دو فروش گاه ۳۸۰% تفاوت دارد به زمین و زمان فحش می داد و می گفت کجای دنیا چنین اقتصادی پیدا می شود!
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید