ظاهرا تقدیر بر این است که در سایت الف مطلبی راجع به بنزین ظاهر نشود مگر این که صاحب چای داغ واکنشی به آن نشان داده باشد. این بار یکی از نویسندگان محترم بخش تحلیلی الف مطالبی در مورد کرایه تاکسی و لزوم کاهش آن نوشته بود که به نظرم دارای اشکالاتی آمد و در یادداشتیسعی کردم آن را نقد کنم که می توانید همان جا بخوانید و اگر نظری داشتید لطف کنید همان جا بگذارید. بخش اول و آخر حرف های تکراری است و سعی کردم کوتاهش کنم. بخش وسط حرف اصلی است.
راستی با این همه طرف داری که من از تاکسی دارها می کنم می ترسم فردا متهمم کنند که از اتحادیه تاکسی داران و شخصی ها و خطی ها و غیره پول می گیرم 🙂
پ.ن: مدتی بود که از اظهار فضل های مخالفان علم اقتصاد دور بودم. الان دیدم یکی که خودش را دانش جو و محقق دانش گاه تهران معرفی کرده این کامنت را گذاشته :
” … به خوانندگان محترم یاداوری می شود پارادایم نئوکلاسیک که نویسنده محترم آنرا وحی منزل میداند و به هیچ وجه نمیخواند از آن دست بکشند و نمی تواند خارج از چارچوب آن فکر کند؛ سالهاست منقرض شده. در واقع چیزی که امروز وجود ندارد، پارادایم نئوکلاسیک در اقتصاد است! امیدوارم نویسنده محترم از این دانشجو و محقق کوچک ناراحت نشوند. اگر ایشان امروز به کهنه و منتفی بودن پارادایم مسلط بر ذهنشان پی ببرند، بهتر از این است که فردا با افسوس به آن برسند. توصیه پایانی از کوهن: افراد موفق کسانی هستند که زود تر علایم سقوط پارادایم ها را احساس می کنند و خود را با پارادایم جدید وفق می دهند. ”
اگر محصول یکی از به ترین دانش گاه های کشور این اعتماد به نفس وحشت ناک در عین نادانی مطلق باشد وای به حال مملکت ما. راستی توصیه پایانی از کوهن را که دارید. بنده خدا جملات تجاری آن فیلم مشهور پاردایم ها راجع به صنعت ساعت سازی و غیره را با تئوری کوهن قاطی کرده است. بیچاره توماس کوهن.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید