• تحرک مشتری به جای نیروی کار

    آخر هفته دندانم شکست. گفتند قبلن عصب‌کشی شده بود و دیر یا زود می‌شکست. ظاهرن بغلی‌اش هم که ده سال پیش پر شده بود نیاز به بازسازی داشت. خلاصه باعث شد که من هم در این فرآیند دندان‌پزشکی در خارج از ایران که برای خیلی‌ها کابوس است بیفتم. نقل خلاصه‌ای از ماجرا شاید بد نباشد.

    شاید دوست و آشناهای دانش‌جو و غیردانش‌جوی مقیم خارج را دیده‌اید که گاه صرفن به خاطر نیاز دندان‌پزشکی به ایران سفر می‌کنند. جالب است که خدمات دندان در اکثر کشورها تحت پوشش بیمه‌های استاندارد قرار نمی‌گیرد. حتی کشوری مثل اتریش که این همه در بیمه درمانی جدی و گشاده‌دست است این یک قلم را پوشش نمی‌دهد. موضوع برایم جالب شد و رویش تحقیق کردم. ظاهرن استدلال این است که فلسفه بیمه عمومی برای موارد ضرروی و مربوط به سلامت است و نه زیبایی! لذا تا جایی که خدمات به کشیدن دندان و عصب‌کشی و امثال آن مربوط است بیمه پول می‌‌دهد ولی چون گفته می‌شود که گذاشتن دندان مصنوعی بیش‌تر کارکرد زیبایی دارد – آدم می‌تواند بدون یکی دو تا دندان یا با دندان‌های کج و الخ زندگی کند! – آن‌را پوشش نمی‌دهند.

    خلاصه مجبور شدیم برویم سراغ پرداخت شخصی هزینه تاج و پین دندان. چون ساختن دندان کار دستی است و قیمت نیروی تکنیسین هم در غرب گران است، قیمتش جالب بود: چیزی حدود ۱۰۰۰ یورو برای هر دندان! تازه دکترها توصیه داشتند که دو تا دیگر از دندان‌های عقل که قبلن کشیده شده و روکش‌شان کهنه شده است را هم تجدید کنم. با این ارقام می‌شود فهمید که چرا ملت ۵۰۰ یورو بلیط طیاره می‌دهند و یک سفر می‌روند ایران که دندان‌شان را درست کنند.

    در قدم بعدی چیز جدیدتری کشف شد: کشور هم‌سایه یعنی مجارستان انگار دکترهای خوبی دارد و قیمت نیروی کارش هم فعلن خیلی پایین است. از دوستانم شنیده بودم که ده سال قبل‌ها می‌رفتند بوداپست و با ارقام خیلی ناچیزی کلی کار دندان‌پزشکی انجام می‌دادند که البته دیگر این طور نیست. کمی جست و جو کردم و دیدم کسب و کار بزرگی حول ماجرا راه افتاده است: توریسم دندان‌پزشکی. کلینیک‌های دندان‌پزشکی مجار در شهرهای کوچک و توریستی راه‌افتاده تا بیماران انگلیسی و آمریکایی و اتریشی را جذب کند. توریست درمانی هم قیمت کم‌تری می‌دهد و هم در این فاصله مجارستان گردی می‌کند. یک جور فلسفه تجارت بین‌الملل ولی این بار به جای انتقال کالا یا نیروی کار، مشتری جا به جا می‌شود.

    با چند تای‌شان تماس گرفتم. سریع و با انگلیسی خوب و اطلاعات جزیی پاسخ دادند. نکته جالب تفاوت قیمت‌های‌شان بر اساس تمایل به پرداخت مشتری بود. آن‌هایی که بازار هدف‌شان مشتری انگلیسی بود قیمت‌شان تفاوت چندانی با اتریش نداشت (ولی طبعن ارزان‌تر از انگلیس است). آن‌هایی که سایت آلمانی داشتند و بازار هدف‌‌شان مشتری اتریشی بود قیمت‌شان یک سوم این‌جا بود. همه شان هم خدمات رایگان جا به جایی از/به وین ارائه می‌کنند که احتمالن علامتی از مقیاس مشتری است که از این طرف دارند. بیمه این‌جا هم پول مختصری می‌دهد، این طوری سرجمع هزینه‌هایی که باید از جیب بدهی از ایران هم ارزان‌‌تر می‌شود. تازه گارانتی هم می‌دهند!

    سه سال پیش رفتم بودم پیش دوستی پزشک در ایران. یک بیمارستان تخصصی چشم‌پزشکی با همین منظور توریسم‌ درمانی را مدیریت می‌کرد و می‌گفت کارشان خیلی خوب است و از کشورهای عربی مشتری زیادی دارند. از قدیم هم ارومیه ما یک مرکز غیررسمی برای توریسم درمانی از مناطق مرزی ترکیه بود. برایم جالب است که آیا در کیش و قشم این صنعت در مقیاس وسیع و حرفه‌ای راه افتاده یا نه؟ اگر نه چرا؟ قاعدتن باید بازار بزرگی از کشورهای حاشیه جنوبی خلیج داشته باشد. توریستش هم کم‌تعداد ولی پرسود و دردسر امور دولتی‌اش هم کم‌تر است.

    یک مشاهده مهم در ادبیات هست که تجارت باعث تشدید نابرابری در کشور صادرکننده می‌شود. یکی از توجیه‌‌های معقول این است که در جریان صادرات، صرفن بخش‌های دارای فناوری بالا به اقتصاد بیرونی وصل می‌شوند و دست‌مزدها در آن بخش جهش می‌کند. این خدمات دندان‌پزشکی یک نمونه است. لذا اگر مجارستان و چک و لهستان تبدیل به هاب خدمات دندان‌پزشکی اروپای غربی و آمریکای شمالی شوند، دست‌مزدهای کادر دندان‌پزشکی‌شان به قیمت‌های جهانی نزدیک می‌شود ولی سایر بخش‌ها ممکن است در سطح دست‌مزد محلی باقی بمانند.

    اتریش از دی‌روز بازار کار خود را برای هشت کشور اروپای شرقی باز کرده‌ و موانع سرراه تحرک نیروی کار برداشته شده است. بقیه کشورهای اروپای غربی هم به تدریج این کار را می‌کنند. با این همه احتمالن برخی موانع در بخش پزشکی سرجایش خواهد بود. اتحادیه‌های حرفه‌ای مثل پزشکان و وکلا (و تعمیرکاران شوفاژ در اتریش) استدلال می‌کنند که چون کارشان خیلی حساس است هر کسی نباید بتواند مدعی انجام این خدمات بشود و لذا محدود کردن ورود افراد جدید به بازار را با رفاه مشتری توجیه می‌‌کنند. شاید در مورد برخی مشاغل مثل پزشکان (و نه همه آن‌ها) این نکته یک طرف ماجرا باشد ولی در طرف دیگر ماجرا هم کوچک نگه‌داشتن طرف عرضه و درآمدهای اعضای صنف یک انگیزه اضافی برای دفاع از محدودیت ورود است. باید دید که وقتی که دندان‌پزشکان و تکنیسین‌های اروپای شرقی نیازی به مجوز کار در اروپای غربی نخواهند داشت دینامیک این بازار به چه سمتی خواهد رفت.

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها