خصوصیسازی مردمی
یکی از شعارهای انتخاباتی که بیشتر کاندیداهای محافظهکار سر میدهند بحث خصوصیسازی مردمی است. منظورشان هم این است که سهام کارخانجات دولتی به جای فروش به تعداد محدودی سرمایهگذار عمده به عده زیادی سرمایهگذار خرد عرضه شود. ایده اصلی آقایان هم این است که به این ترتیب جلوی رانتخواری در واگذاریها گرفته شود. راستش تا جایی که من میدانم اکثریت مطلق شرکتهای سهامی عمده در دنیا توسط چند سهامدار اصلی اداره میشود. ممکن است هزاران نفر دیگر هم سهام داشته باشد ولی مساله این است که هزاران سهامدار خرد هرگز نمیتوانند بر سر انتخاب هیات مدیره شرکت به توافق برسند. پس همه جا قبول میکنند که عمدهها که ممکن است فقط بیست سی درصد سهم داشته باشند این انتخاب را انجام دهند. نامزدهای محترم لازم است در مورد روش اداره شرکتها پس از واگذاری هم توضیح بدهند.
یکی از دوستان که زمانی از مسوولان خصوصیسازی بوده تعریف میکرد که یکی از شرکتهای زیانده و دردسر دار را چهار میلیارد قیمت گذاشته بودند ولی خریداران حاضر نبودند بیش از سه میلیارد پای آن پول بدهند. اینها هم از ترس بازرسی و دادگاه و غیره نتوانستند با خریدار کنار بیایند. الان ده سال از آن ماجرا گذشته و دولت چند برابر این یک میلیارد تومان اختلاف را به صورت پنهانی و آشکار برای سرپا نگه داشتن شرکت خرج کرده و هنوز هم کسی حاضر به خریدنش نشده است. در این رابطه تجربه کشورهای دیگر یک موضوع را آشکارا بیان میکند: «در زمان خصوصیسازی روی قیمت حساس نباشید. مهم این است که از شر شرکتهای دولتی خلاص شویم و آن را به توانمندترین آدمها بسپاریم». چه بسا حساسیت زیاد روی «حفظ بیتالمال» نتیجهاش تحمیل هزینههایی به مراتب بیشتر به مردم باشد.
دیدگاهتان را بنویسید