می دانیم که انحصارگر سودی بیش از هزینه حاشیه ای می برد و در مقابل هر قدر که ساختار بازار به سمت رقابت کامل برود سود به سمت صفر میل می کند. در عمل انحصارگر لازم نیست که یک شرکت معظم باشد. پیتزا فروشی و کافی شاپ و خدمات تخلیه چاه داخل یک محله که در نزدیکی هایش مغازه مشابه نیست هم به نوعی انحصارگر به شمار می رود و می تواند قیمت انحصاری روی محصولات تعیین کند.
اگر انحصارگر محصولی تولید کند که مصرف کنندگان یک بار برای مدت طولانی می خرند – باز زمان طولانی می تواند یک روز باشد، مردم فقط یک بار در روز شام می خورند – آن وقت همین انحصارگر با مساله جالبی مواجه می شود و آن هم رقابت با خودش در طول زمان است. ماجرا این است که هر قدر زمان جلو می رود انحصارگر دوست دارد برای جذب مشتریانی که تا الان خرید نکرده اند قیمت را پایین تر بیاورد و به اصطلاح تبعیض قیمتی اعمال کند. هلیم و آش را اگر سر شب نخرید ممکن است آخر شب به نصف هم بتوانید بخرید چون فروشنده نمی خواهد آن ها را دور بریزد، ضمنا دوست دارد زودتر مغازه اش را ببندد و برود (به عبارت دیگر گذشت زمان برایش پر هزینه است) و لذا ترجیح می دهد سریع ردشان کند. این یک بازی بین فروشنده و خریدار ایجاد می کند. خریدار به تجربه می داند که فروشنده به مرور زمان قیمتش را کاهش خواهد داد – چه فروش سبزی یک سوم قیمت آخر شب و چه پایین آوردن قیمت هندی کم و خودرو در ماه های بعد از عرضه به بازار – . لذا اگر خریدار به اندازه کافی صبور باشد سعی می کند در دوره های اول خرید نکند و صبر کند تا بعدا که قیمت پایین آمد محصول را بخرد. بنا براین انحصارگر با فروش هایی در دوره های مختلف زمانی مواجه می شود که مثل رقیب هم عمل می کنند. اگر قیمت را در دوره اول پایین نیاورد مشتریان را به سمت خرید دوره دوم سوق می دهد که برای او خوشایند نیست چون زمان برایش هزینه دارد و اگر پایین بیاورد از سودش کم می کند. به هر حال می شود نشان داد که تحت شرایط خاصی همین بازی بین شخصیت های مختلف یک انحصارگر (شخصیت های روی زمان) منجر به این می شود که او خیال خودش را راحت کند و قیمت را در همان دوره اول پایین بیاورد و به قیمت رقابتی نزدیک کند. یعنی با این که ساختار بازار رقابتی نیست ولی به خاطر ساختار بازی انحصارگر انگیزه ای برای اعمال قیمت غیررقابتی ندارد.
پ.ن : آقا من مثال پیتزا را آوردم که موضوع را روشن کنم، دوستان اصل بحث را ول کردند چسبیدند به پیتزا، نوش جان ! حذفش می کنم که برویم سراغ اصل مطلب.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید