از هتل به جایی در مرکز شهر تاکسی گرفتیم. قبلا چندین بار این مسیر را در سفرهای مختلف رفته بودیم و نرخ حدودی کرایه هم دستمان بود٬ حدود ۳۵ واحد پولی. این بار هم همین قدر شد٬ یعنی دقیقش شد ۳۴ تا که خیلی نزدیک به تخمین بود. برگشتنی تصمیم گرفتیم با راننده دربست طی کنیم. اولی گفت ۱۲۰ واحد٬ دومی گفت ۴۰ تا و سومی ۳۰ تا پیشنهاد داد. طبعا با سومی آمدیم و تاکسیمتر هم زد٬ احتمالا برای اطلاع خودش. شد ۲۲ واحد! یعنی در ظاهر قضیه به صورت پس از وقوع (Ex-Post) ما ضرر کردیم٬ چون اگر دربست نمیگرفتیم به جای ۳۰ تا همان ۲۲ واحد را میدادیم. البته خب این استدلال کمی غیراقتصاددانانه بود چون معلوم نبود که اگر دربست طی نمیکردیم تاکسیمتر در مقصد عدد ۲۲ را نشان میداد٬ همان طور که در دفعات قبلی حدود ۳۵ را نشان داده بود.
به عبارت دیگر وقتی دربست طی کردیم راننده یک مساله بهینهسازی را حل میکرد که هدف آن کمینه کردن ترکیبی از مسیر و زمان بود. اگر با تاکسیمتر طی میکردیم هدف راننده بیشینه کردن درآمدش با حفظ قید عصبانینکردن ما بود. یعنی طبعا مسیری را نمیرفت که مثلا ۱۰۰ واحد بیندازد ولی میتوانست مسیری انتخاب کند که چند واحد بیش از مسیر کمینه شارژ کند. لذا دلیلی نداشت که خروجی دو حالت یکسان باشد.
مثال روزمرهای بود از تاثیر کژرفتاری (Moral Hazard) و نیز انتخاب طراحی قراردادها (Contract Design) روی تخصیص بهینه منابع و رفاه اجتماعی. وقتی با تاکسیمتر کار میکنیم به نظر میرسد که رانندگان مسیر اندکی طولانیتری را میروند که نتیجهاش افزایش مصرف بنزین (و آلایندهها)٬ ترافیک شهری و اتلاف وقت مسافر است. مالیات بهینه بستن روی بنزین و خیابانها این مشکل را برای تاکسیها حل نمیکند چون راننده باید درصدی بیش از این هزینهها را از مسافر بگیرد و لذا هزینههای طیکردن مسیر غیربهینه برای راننده کاملا درونی نمیشود.
اگر بودجه تحقیق دارید میتوانید این آزمایش اقتصادی را انجام بدهید و مقالهای بنویسید که احتمالا جذاب هم خواهد بود. یک مسیر مشخص را انتخاب کنید و بعد شکلهای مختلف پرداخت را با رانندگان طی کنید (مثلا همین دربست و با تاکسیمتر) و بعد زمان و کیلومتر متوسط هر سفر را ثبت کنید. این آزمایش را برای هر نوع از شکل پرداخت چندین بار تکرار کنید و مطمئن باشید که گروه کنترل و آزمایشتان تا حد امکان شرایط مشابه دارند. مثلا هر دو در ساعتهای مشابه روز اتفاق میافتند. بعد ببینید که آیا عملکرد سفر در شکلهای مختلف پرداخت تفاوت معنیداری با هم دارند یا نه. اگر داشتند میتوانید هزینههای رفاهی ناشی از عدم تقارن اطلاعاتی (چون مسافر دقیقا نمیداند مسیر بهینه کدام است ولی راننده میداند) و رانت ناشی از این امر برای راننده را تخمین بزنید. آزمایش را میشود در جهات مختلف بسط داد. مثلا آزمایش را یک بار در جایی که عدم تقارن اطلاعاتی پایینتر است (مثلا کسی با لهجه تهرانی در نقاط شناختهشده شهر تاکسی میگیرد راننده تاکسی میداند که مسافر احتمالا اطلاعات خوبی نسبت به مسیر بهینه دارد) و جایی که عدم تقارن اطلاعاتی بالاتر است (مثلا وقتی همین مسافر با لهجه تهرانی و وجهه توریستی و ناآشنا با شهر در تبریز یا اصفهان تاکسی کرایه میکند) اجرا کنید و بعد این نتایج را هم با هم مقایسه کنید.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید