در دفاع از سوبسید نقدی
انگلیسیها ضربالمثلی دارند که اگر اشتباه ننویسمش میگوید:
To gift a man by money is better than to gift him by kind که ترجمه غیرتحتالفظیاش میشود «کمک نقدی به از کمک جنسی (غیرنقدی)». معنی این عبارت به زبان خیلی ساده این است که اگر ما دو گزینه داشته باشیم: یکی اینکه به یک نفر یک سیب مجانی بدهیم و دیگری اینکه بهش صد تومان پول بدهیم و قیمت سیب را هم صد تومان تعیین کنیم، کاملا بهتر است که گزینه دوم را انتخاب کنیم. دلیلش هم ساده است. وقتی یک سیب به طرف بدهی فقط و فقط به او یک سیب دادهای ولی اگر صد تومان بدهی او میتواند یا همان سیب را بخرد یا چیز دیگری بخرد که آنرا به سیب ترجیح میدهد. لذا رفاهش در حالت دوم حداقل به اندازه حالت اول (و به احتمال خیلی زیاد بالاتر از آن) خواهد بود.
این یک استدلال مهم در مقابل استدلال کسانی مثل احمد توکلی برای پایین نگه داشتن قیمت بنزین و البته سایر کالاها مثل نان یا آب و برق است. کشور سالیانه پنج تا ده میلیارد دلار برای سوبسید بنزین و مبالغی کمتر برای سوبسید سایر کالاها میدهد. البته سوبسید کالاهایی مثل برق و آب پنهان است. چرا که قیمت واقعی آنها که همان هزینه تولید در درازمدت است از مردم دریافت نمیشود و این باعث میشود که در طولانی مدت ظرفیت تولید آنها پایین آمده و نهایتا مصرفکنندگان متضرر شوند.
به نظر من در مقابل طرفداران پرداخت سوبسید روی قیمت کالاها که وضعیت را چنان تصویر میکنند که انگار اگر سوبسیدها نباشد کل شیرازه مملکت به هم میریزد باید از پرداخت سوبسید نقدی به همگان دفاع کرد. اولین قدم در این راه این است که همه پرداختهای آشکار و پنهان دولت که صرف سوبسید کالاها میشود قطع شده و به صورت مستقیم و مساوی بین مردم تقسیم شوند. این کار نیازمند سیستم شناسایی اقشار آسیبپذیر هم نیست که مدافعان سوبسید به بهانه نبود آن بر ادامه وضع موجود تاکید کنند. با توجه به اینکه سرانه مصرف کالاهایی مثل آب و برق و بنزین اتفاقا در سمت اقشار مرفهتر بیشتر است و تنها سرانه مصرف نان است که در اقشار فقیر بیشتر است یک کاسه کردن همه سوبسیدها و پرداخت برابر آن به همه نه تنها بهرهمندی اقشار فقیر از سوبسیدها را کمتر نمیکند بلکه به احتمال زیاد آنرا بیشتر هم خواهد کرد. با این روش این مردم هستند که تصمیم خواهند گرفت با این چند هزار میلیارد تومان بنزین بخرند یا نان اضافی را دور بریزند یا شیر آب را باز بگذارند یا چیز دیگری بخرند که مصرف آنها را ترجیح میدهند.
این نکته هم مهم است که کالاهایی مثل آب و برق و بنزین شبیه کالاهایی مثل شیر نیستند که مصرفشان مفید باشد و دولت بخواهد با پرداخت سوبسید مستقیم روی قیمت آن مردم را تشویق به مصرف کند. حتی اگر پول نقد به مردم بدهیم و سرپرستان خانوادهها آنرا صرف سیگار یا تفریحات خود کنند باز بهتر از این است که با پایین نگه داشتن قیمت آب و برق و بنزین محیط زیست کشور را نابود کنیم.
پ.ت : با آقای دکتر احمد سیف هم بحثی در کامنتها داشتیم که فکر کنم به روشن شدن مساله کمک کند.
دیدگاهتان را بنویسید