• دعوت به نوشتن در باب دکتر تابش

    دیدم بچه‌ها توی فیس‌بوک عکس‌های مراسم بزرگ‌داشت دکتر تابش را گذاشته‌اند. چند وقت پیش هم یکی مجموعه عکس‌هایی از سال‌های گذشته‌تر دکتر را گذاشته بود. عکس‌های مراسم و دوستان قدیم را که می‌دیدم دلم برای این فضایی که فعلن این‌جا ندارمش حسابی تنگ شد. من ریاضی نخوانده‌ام که دکتر تابش را به تفصیل بشناسم ولی در انواع موقعیت‌ها حداقل ناظر کارهایش بوده‌ام. از ۱۶ سال پیش در زمستانی سرد در مشهد که جزو مسوولین برجسته برگزاری المپیاد بود و کلن نقش مهمی در سازماندهی المپیادهای ریاضی و رایانه داشت تا سال ۷۴ که برای نردهایی که ریاضیات عمومی شریف را زیادی آسان می‌یافتند ریاضی ویژه درس می‌داد و جلسه‌ای در آی‌پی‌ام سال ۷۵ با شایان و آقایی که از آمریکا آمده بود در ایران برون‌سپاری تولید نرم‌افزار راه‌اندازی کند و بعدن که رییس مرکز محاسبات شد و آن‌جا را از یک اداره کوچک به یک مرکز نیمه تحقیقاتی – نیمه تجاری متحول کرد و چند روز به یادماندنی که با هم در کنفرانس جامعه اطلاعاتی سال ۸۳ در کیش گذراندیم و فعالیت‌هایش در بخش مشاوره مدیریت و نقش محوری‌اش در شکل‌گیری شرکت‌‌های مختلف و دغدغه‌هایش و تلاش‌هایش در ایام انتخابات ۸۴ و ۸۸ و نقشش در ایجاد بنیاد دانش و هنر و گسترش دست‌رسی مدارس محروم به فناوری اطلاعات و جایزه‌ جهانی معتبر اردوش که یادم است اخیرن بابت همین کارها گرفت و الخ و خیلی کارهای دیگر که حتمن من خبر ندارم. آدمی در این همه نقش و همیشه هم جدی.

    تابش برای من جزو نمونه‌های معدود تکنوکرات‌/دانش‌مندانی× است که می‌شود ازشان برای کار کردن در ایران تحت هر شرایطی الگو گرفت. آن‌قدر آرام و دقیق است که کارش را با استانداردهای خودش پیش می‌برد و هم‌زمان حساسیت اضافی درست نمی‌کند و احترام همه را بر می‌انگیزاند و باعث می‌شود که بتواند این همه کار در حوزه‌های مختلف بکند و منشاء اثر باشد و از اصول خودش هم پایین نیاید. خودم در حس و حالی نبودم که مفصل بنویسم ولی دوست دارم این‌جا از کسانی که می‌دانم با دکتر نزدیک‌ بوده‌اند یا کار کرده‌اند و احتمالن این‌جا را هم می‌خوانند بخواهم خاطره/تحلیل‌های کوتاهی ذیل همین مطلب بنویسند. اسم ببرم که بنویسید؟ شایان، فرزانه، کوروش، سینا، آرش، حسین و خیلی‌های دیگر

    فکر کنم خود دکتر هم حداقل در یک مقطعی این‌جا را می‌خواند. نمی‌دانم هنوز هم می‌خواند یا نه ولی شاید باید از خودشان هم بخواهیم در مورد خودش خاطره بگوید.

    × دفعه قبل که مطلبی در باب تکنوکرات/روشن‌فکر منتقد نوشته بودم دوستان مطالعات فرهنگی ۱۰۱ سوژه نقد رادیکال پیدا کرده بودند که تفاوت روشن‌فکر و دانش‌مند را به بقیه توضیح بدهند. چون ممکن است باز هم معنی / را ندادند و دوباره همان درس‌ها را تکرار کنند روشن می‌کنم که / در بستر این نوشته کوتاه یعنی کسی که در دو نقش مختلف فعالیت می‌کند و نقش‌هایش را هم به هم پیوند می‌زند.

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها