پیشبینی آینده کوتاهمدت نرخ ارز در همه جای دنیا و خصوصا در شرایط فعلی ایران بسیار دشوار است. برای بلندمدت بلاخره میشود شهودی از روند تجاری و ذخایر ارز و نرخهای بهره و الخ داشت و کمابیش حدودی از نرخ بلندمدت را تخمین زد که البته آنهم جای خطای زیاد دارد چون میدانیم که خیلی از مدلهای نظری در عمل به طور کامل کار نمیکنند.
من مرتب در مقابل این سوال قرار میگیرم که آیا ارز بخریم یا نخریم. گذشته از آن پیچیدگیهای نظری قطعا آدمی مثل من به درد این مشاورت نمیخورد چون کسی میتواند در این زمینه حرف معنیداری بزند که روی تحولات نرخ ارز در داخل ایران کار کند و اطلاعات دست اول از سیاستهای غیررسمی بانک مرکزی و وضعیت ذخایر و کانالهای تزریق ارز به بازار واکنش عاملها به خبرها و شایعات مربوط به اوضاع سیاسی و غیره داشته باشد. چنین افرادی احتمالا میتوانند حدسهایی بزنند که تا حدی جهت حرکت نرخ ارز را مشخص کند.
تنها نکتهای که گاه به ذهن من میرسد بگویم این است که اصلا بیایید نرخ ارز را مارتینگل فرض کنیم. این به زبان ساده یعنی هیچ قدرت پیشبینی نداریم و اطلاعات قیمت امروزمان بهترین چیزی است که میتوانیم راجع به فردا بگوییم. مقالات متعددی نشان میدهند که در بازار ارز یک مدل ساده این طوری عملکرد پیشبینی قویتری از مدلهای ساختاری دارد و لذا فرض بدی نیست. آیا دیگر نباید هیچ کاری بکنیم؟ نه! هنوز میشود کارهایی کرد.
حتی با این فرض – یعنی خلع سلاح کردن خودمان از امکان پیشبینی – باز میتوانیم راجع به استراتژی شخصیمان در زمینه نرخ ارز فکر کنیم. قلب استراتژی ما بر اساس پوشش ریسک (Hedging) است. در این مورد خاص باید ببینیم که آیا سود/زیان ما از بالا یا پایین رفتن نرخ ارز یکسان است یا نه. بزارید چند تا مثال بزنم و خودتان نکته را میگیرید:
۱) رضا صاحب دو سه تا شمش طلای کوچک است و قصد دارد با فروش آنها به استرالیا مهاجرت کند. هر چند قیمت طلای تزینی و سکه در ایران دقیقا به دلار وابسته نیست ولی طلای خام باید همبستگی قویتری داشته باشد (هر چند لزوما یک نیست). رضا خیلی نگران نوسانات نرخ ارز نیست چون دارایی دارد که قیمتش با بالا و پایین رفتن نرخ ارز جا به جا میشود و ثروت دلاری او کمابیش ثابت است. رضا نیازی به پوشش ریسک ارزی ندارد.
۲) الهام میخواهد برای پذیرش دکترا اقدام کند و فقط وقتی برای دکترا میرود که بورس گرفته باشد. با این همه برای مخارج اولیه پذیرش و ویزا و سفر حتما نیاز به ۴۰۰۰-۵۰۰۰ دلار دارد. الهام الان ۱۳ میلیون تومان پسانداز دارد. اگر دلار ناگهان بالا برود الهام فقط میتواند ۳۰۰۰ دلار بخرد و با این پول نمیتواند کار پذیرشش را انجام بدهد. اگر دلار ناگهان نصف شود میتواند ۷۰۰۰ دلار بخرد و مقداری دلار هم با خودش ببرد. با این همه دو برابر یا نصف شدن قیمت دلار برای زندگی او اثر متقارن ندارند. بالا رفتن دلار کل برنامه زندگی او را مختل میکند و امکان دکترا خواندنش را از بین میبرد ولی پایین رفتنش فقط کمی زندگیاش را راحت میکند. من اگر جای الهام باشم همین الان که پولم میرسد آنقدر دلار میخرم تا مطمئن شوم حداقل دلار لازم برای پذیرش را دارم. بقیه پولم را ریال نگه میدارم تا متناسب با قیمت بعدی تصمیم بگیرم.
۳) پویا و زهرا دو میلیون تومان برای سفر عیدشان ذخیره کردهاند و چون خیلی خسته شدهاند حتما میخواهند یک مسافرت بروند. اگر نرخ دلار ۲۰۰۰ تومان شود میتوانند عید را بروند استانبول. اگر دلار ۵۰۰۰ تومان بشود باید قید سفر استانبول را بزنند ولی در عوض میتوانند با این پول یک ایرانگردی اساسی بروند و یک چیزی هم دستشان بماند. نرخ هتلها و بنزین و الخ هم در تعطیلات عید ایران تابع دلار نیست و از الان معلوم است. هر دو سفر را هم به یک اندازه دوست دارند. برای پویا و زهرا پوشش ریسک دلار استراتژی درستی نیست چون آنها را جایی نمیبرد و وضعشان را بدتر میکند: اگر الان دلار بخرند در هر صورت آن قدری دلار نخواهند داشت که بروند استانبول. اگر دلار گران شود میتوانند دوباره بفروشندش و مسافرت داخلیشان را راحتتر بروند و یک چیز بیشتری هم دستشان بماند. ولی اگر دلار ارزان شود و بخواهند دلارشان را به ریال تبدیل کنند آن هم ضرر میکنند که هم از مسافرت داخلی باز میمانند و هم نمیتوانند مسافرت خارجی بروند. چون یک طرف این استراتژی عملا سفر آنها را مختل میکند پوشش ریسک برایشان بهینه نیست.
به این مثالها میتواند حالتهای دیگری اضافه کرد که شهودهای متفاوتی از سه مثال قبلی تولید کنند و بحث را تکمیل کنند: مثلا شرکتی که تعهدات دلاری در ترازنامهاش دارد٬ کسی که باید برای فرزندش در خارج مرتبا دلار بفرستد یا برای همسر بیمارش داروی خارجی بخرد٬ تاجری که با دلار کالا وارد میکند و با قیمت روز میفروشد٬ کسی که میخواهد خانهاش را بفروشد و مهاجرت کند (و خانه به اندازه طلا با دلار همبستگی مستقیم ندارد) و الخ.
در هر صورت هدف من این بود که نشان بدهم متناسب با انحنای تابع مطلوبیت ما نسبت به قیمت دلار٬ همبستگی بقیه داراییهایمان با دلار٬ بازه زمان تصمیمگیری و الخ استراتژیهای مختلفی را در سطح شخصی یا شرکتی میتوان در پیش گرفت. اگر تجارب شخصی و داستانهای زندگیتان در مواجه با عدم اطمینان قیمت ارز را ذیل این پست بنویسید همه استفاده میکنیم.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید