• زبان خانه وجود است. (مارتین

    زبان خانه وجود است. (مارتین هایدگر)

    ۱) یکی از دلایلی که متخصصان ایرانی مقیم داخل‌ در فضای بین‌المللی حضور کم‌رنگی دارند این است که با نوشتن انگلیسی راحت نیستند. وقتی کم بنویسی طبعا شانس شناخته‌شدن و دعوت شدنت هم کم می‌شود. این هفته یک جلسه داشتیم که اکثر شرکت‌کنندگانش را از اینترنت پیدا کرده‌ بودم. در زمان جستجو از بیشتر کشورهای مهم کسانی را پیدا کردم ولی از ایران هیچ کس را ندیدم. دلیلش خیلی ساده‌ است. سازمان‌ها و متخصصین ایرانی روی وب انگلیسی حضور ندارند.
    ۲)‌ امروز یک دوست کانادایی که چند روزی است با هم آشنا شده‌ایم آمد و گفت تو ترک هستی؟! هر چه نگاه کردم دیدم نه کتم توی شلوارم است نه از فرش فروشی تقاضای ساندویچ کالباس کرده‌ام. گفتم تو از کجا فهمیدی؟ گفت از لهجه انگلیسی‌ات که عین ترکیه‌ای ها است. فعلا در کف به سر می‌برم.
    ۳) یکی از مشخصه‌های روشنفکر بودن در اروپا این است که فرانسه هم بدانی. وقتی فرانسه نمی‌دانی شبیه آدم بیسوادی هستی که زبان خارجی بلد نیست. مثلا نمی‌تونی تیکه‌ها و تعارف‌های آدم باکلاسا را بفهمی.
    ۴) چند روز پیش یکی از دوستان یه دوست جدید آورد که به من معرفی کنه و گفت اصالتا مال سوریه است. گفتم «انت تکلم عربیا؟» گفت «بلی من فارسی صحبت می‌کنم». فعلا قرارمون اینه که من عربی حرف بزنم و اون فارسی جواب بده. به این می‌گن راه حل برنده – برنده.
    ۵)‌ یه دوست انگلیسی می‌گفت در زمان استقلال آمریکا تعداد انگلیسی زبان‌ها و آلمانی زبان‌ها در آن‌جا با هم برابر بودند. در واقع از بین زبان انگلیسی و آلمانی اولی یه جور تصادفی زبان رسمی آمریکا شد. می‌گفت تصور کن اگر برعکسش اتفاق افتاده بود جهان الان وضعیت دیگری داشت. گفتم واقعا وضعیت دیگری داشت. اگر آلمانی زبان رسمی می‌شد احتمالا میلیون‌ها نفر به جای کسب و کار مشغول تامل در باب وجود و هرمنوتیک و سرشت بشر و روح جهان بودند و به جای ام‌بی‌ای، فلسفه رشته محبوب مردم بود.
    ۶) طبق عرف رایج در محیط کار، من همکاران و دوستانم را مستقل از اختلاف سنی و جنسیت با اسم کوچک صدا می‌کنم. این موضوع یک استثنا دارد. وقتی با دوستان ایرانی‌ام فارسی صحبت می‌کنم آن‌ها را با پیشوند آقا و خانم خطاب می‌کنم و حالت دیگری برایم متصور نیست. جالب است که وقتی در جمع با همین آدم‌ها انگلیسی صحبت می‌کنم مثل خارجی‌ها خطابشان می‌کنم و هیچ حسی بدی هم بهم دست نمی‌دهد.
    پ.ن : انگار اطلاعات دوست انگلیسی‌ام چندان درست نبوده و ماجرای نامزدی زبان آلمانی به عنوان زبان رسمی آمریکا درست نیست. پس در آیتم ۵ جنبه تاریخی قضیه را ول کنید و بقیه‌اش را دنبال کنید. حداقل برای من که تصور جهان آلمانی زبان خیلی هیجان انگیز است.

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها