آیا زنان متفاوت تر از مردان رای می دهند؟ نظریه رای جنسیتی به این سوال پاسخ مثبت می دهد و این فرضیه را پیش می کشد که زنان بیش تر طرف دار گروه های چپ گرا هستند. البته برخی محققین معتقدند از دهه هشتاد به بعد این فرضیه در کشورهای غربی غیرمعتبر شده است. در ادامه این سوال مطرح می شود که آیا حضور زنان در عرصه انتخابات روی اندازه دولت ها تاثیر دارد؟ به نظر می رسد باز هم جواب مثبت است و نقش رای زنان در بزرگ شدن اندازه یکی از توضیح های مطرح در این زمینه است.
در این رابطه چند فرضیه پیش نهاد شده است که البته هر کدام از آن ها در تست های تجربی ممکن است تایید یا رد شده باشند. هدف من هم از نوشتن این فرضیات اصرار بر درست و غلط بودن آن ها نیست بلکه می خواهم نمونه ای از تحلیل های مبتنی بر انتخاب عمومی را در توضیح پدیده های سیاسی نشان دهم. دلایل نظری که به نفع وجود رابطه علی بین مشارکت زنان در انتخابات و بزرگ شدن دولت مطرح است عبارتند از:
۱) زنان ریسک گریزتر از مردان هستند و علاقه مند به گسترش بیمه های دولتی هستند. بنابراین به دولت هایی که خدمات تامین اجتماعی را گسترش می دهند رای می دهند.
۲) درآمد متوسط زنان در بازار کار کم تر از مردان است و ما از ادبیات انتخاب عمومی می دانیم که کسانی که درآمد پایین تر دارند طرف دار دخالت بیش تر دولت برای بازتوزیع درآمد به نفع گروه های کم درآمدتر (مثل مالیات تصاعدی برای درآمد های بالا) هستند. چنین دخالت هایی باعث بالا رفتن نسبت هزینه های دولت به کل تولید ناخالص داخلی می شود.
۳) هر قدر خدمات دولتی مثل مهدکودک ها یا امکانات ورزشی-تفریحی برای بچه ها گسترده تر باشد امکان حضور زنان در بازار کار بیش تر فراهم می شود. نکته جالب این جا است که با تغییر سن فرزندان الگوی رای دادن زنان می تواند تغییر کند. زنانی که بچه های بالغ دارند به نسبت زنانی که بچه کوچک دارند تمایل بیش تری خواهند داشت که به احزاب لیبرال رای بدهند.
آیا این فرضیه در ایران هم معتبر است؟ شاید بلی، شاید هم خیر. در ایران هم جریان های لیبرال با گرایش راست اقتصادی و هم چپ دوم خردادی هر دو طرف دار آزادی های اجتماعی بیش تر برای زنان بوده اند و لذا می توان رای بیش تر زنان به هر دو گروه (در مقابل گروه های محافظه کار) را حدس زد. ولی با توجه به سیاست های اقتصادی متفاوت دو گروه طرف داری زنان از یکی از جناح ها می تواند باعث افزایش یا کاهش اندازه دولت شود. البته اگر فرض کنیم که زنان بیش تر به گروه هایی که علاوه بر طرفداری صرف از آزادی های مدنی و شخصی طرف دار تبعیض زدایی سریع از زنان نیز هستند (نمونه های متعددی از این بحث ها را در وبلاگستان داشته ایم) رای می دهند و این گروه ها بتوانند در عرصه انتخاب حضور یابند در آن صورت باید انتظار داشته باشیم حضور بیش تر زنان باعث بزرگ تر شدن اندازه دولت شود. اگر اشتباه نکنم (منبعش را پیدا نکردم) در اوایل این قرن و در آمریکا زنان بیش تر طرف دار احزاب لیبرالی بودند که طرف دار اعطای حق رای به آن ها بودند و بعد از این که از این آزادی برخوردار شدند رای خود را به سمت احزاب چپ که خدمات بیش تری به نفع آنان ارائه می کردند تغییر دادند. چنین الگویی شاید به فهم وضع فعلی ما کمک کند.
اگر علاقه مند هستید بیش تر در این مورد بخوانید این مقاله و این مقاله را ببینید.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید