دیدم در خبرها آمده که بحث استفاده از پابند الکترونیکی به جای زندان در حال بررسی است و ممکن است در کشور اجرا شود. وقتی این خبر را بگذاری کنار این واقعیت که بودجه زندانها کم و تعداد زندانیان خیلی زیاد است و لذا زندانیان باید در شرایط بسیار سختی روزگار بگذرانند (چیزی که در ادبیات جرمشناسی به آن سختی مضاعف میگویند) میبینی که ماجرا (اگر واقعا اجرا شود) میتواند خبر خوبی باشد که لااقل از تعداد افراد داخل زندان کم کند. کم کردن هر نفر از داخل زندان دو تا اثر مثبت دارد: هم خود آن فرد رنج کمتری میکشد و هم بقیه زندانیان امکانات بیشتری دریافت میکند و لذا به اصطلاح اکسترنالیتی مثبت دارد. لذا امیدوارم که این طرح (در کنار کارهای لازم دیگری مثل جرمزدایی و بهبود کیفیت نظام بازجویی و قضایی) واقعا عملی بشود.
اتفاقا امروز در فهرست مقالات در حال چاپ Journal of Political Economy مقالهای (نسخه قابل دسترس) دیدم که خیلی جالب به این موضوع پرداخته بود. سوال مقاله این بود که جایگزینی زندان با مراقبت الکترونیکی چه اثراتی دارد؟ مثل خیلی مسایل اجتماعی دیگر که در آنها نیروها و عوامل متضاد اثر میکنند در این مساله نیز اثر دو مجازات جایگزین از حیث کنترل جرایم خیلی روشن نیست. از یک طرف جایگزینی زندان با مراقبت الکترونیکی از هزینه جرم میکاهد چون از سنگینی (حقیقی) مجازات کم کرده است و لذا انگیزه جرم را بیشتر میکند. از طرف دیگر همه از اثرات منفی حضور در بین مجرمین و تاثیر آن روی مجرمان کمسابقه و شکلگیری شبکههای خلاف و امثال صحبت میکنیم و لذا مراقبت الکترونیکی ممکن است از این حیث برتر باشد. در هر صورت اثر خالص را نمیدانیم.
یک راه نگاه کردن به موضوع بررسی نرخ تکرار دستگیری در بین زندانیانی است که به دو شیوه متفاوت مجازات شدهاند. این متغیر تخمینزن خوبی از میزان ارتکاب به جرم بعد از آزادی است و لذا میتواند دو اثر مثبت و منفی زندان را بسنجد. متاسفانه اگر زندان و مراقبت الکترونیکی برای جرایم متفاوتی به کار رفته باشند یا به صورت سیستماتیک بین مجرمین با سطح جرم مختلف اعمال شده باشند این سنجه از کارایی میافتد چون به اصطلاح دچار خطای درونزایی (Endogenuity Bias) است. یعنی چون خود مجازات قبلی با سوابق جرم فرد همبستگی داشته نمیتوان رفتار بعد از زندان را صرفا به اثر مجازات ربط داد و مقایسه خطادار میشود.
نوآوری مقاله در این است که از این واقعیت استفاده میکند که قاضیهای مختلف متناسب با روحیات و باورهای ایدئولوژیکشان درجه مختلفی از فرستادن محکومین به زندان یا مراقبت الکترونیکی دارند و ضمنا تخصیص متهمان به قاضیها تصادفی است. لذا اگر بتوانیم افرادی با جرایم یکسان ولی محکومشده توسط قاضیهای مختلف را مشاهده کنیم میتوانیم تفاوت در نرخ تکرار جرم را به شیوه مجازات ربط بدهیم. (البته هنوز خطاهای دیگری ممکن است بروز کند. مثلا قضات اگر ببینند که میتوانند از گزینه مراقبت الکترونیکی استفاده کنند ممکن است افراد بیشتری را محکوم کنند که پیش از آن اصلا حکم زندان نمیگرفتند.) مقاله از تصادفی بودن تخصیص پرونده متهمان به جرایم سنگین به قضات مختلف بهره میبرد و به این نتیجه میرسد که مراقبت الکترونیک ۱۵درصد از میزان تکرار جرم میکاهد. یعنی نه تنها به لحاظ مالی خیلی ارزانتر از زندان است بلکه به لحاظ بازدارندگی در بلندمدت هم اثر بهتری دارد. جزییات نهادی و مدلسازی بیشتر را در خود مقاله بخوانید.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید