• سه نفر از دوستان من،

    سه نفر از دوستان من، یاسر کراچیان، بورگان نظامی و علی شوریده متن زیر را در توجیه رایشان به معین نوشته‌اند. هر چند رای نهایی من ممکن است با آن‌ها یکی باشد ولی لزوما استدلال‌هایشان را قبول ندارم و نقد خودم را بعدا خواهم نوشت. متنشان با مختصر ویرایشی این است:
    چرا ما رای مشروط به معین را در برابر دیگر گزینه‌های موجود یعنی تحریم، رای به هاشمی و رای به قالیباف بهترین گزینه می دانیم؟

    ۱- رای به معین در برابر تحریم:
    – در شرایط فعلی و بر اساس نظرسنجی‌های انجام گرفته مشارکت مردمی بیشتر از ۵۰ درصد خواهد بود. بنابراین تحریم کارکرد مشروعیت‌زدایی خود را به کلی از دست داده است.
    – رای مشروط به معین بر اساس برنامه‌های اعلام شده‌ی وی، رای به نظام نیست بلکه رای به تحول در اصلاحات و برتری دادن مصالح مردم بر مصالح نظام است.

    -۲ رای به معین در برابر هاشمی:
    – بر اساس آمارهای موجود رای به هاشمی به امید بهبود وضعیت اقتصادی اشتباه است. در دوران اصلاحات، بهبود معشیت مردم با وجود چالش‌های ناشی از ورود خیل عظیمی از نیروی کار جوان، پرشتاب‌تر از دوران هاشمی بوده است. (به‌ویژه نسبت به دوره‌ی دوم (۷۶-۷۲))
    – افزایش‌بهره‌وری اقتصادی و بهبود وضع معیشت مردم بدون ایجاد و حفاظت از فضای رقابت آزاد امکان‌پذیر نیست. هاشمی و تیم اقتصادی‌اش، به نام خصوصی‌سازی انحصارات اقتصادی دولتی را به انحصارات خصوصی تبدیل خواهند کرد. انحصارات خصوصی با جلوگیری از شکل‌گیری فضای رقابت آزاد مانعی جدی‌تر از انحصارات دولتی برای پیشرفت اقتصادی و توسعه ایران خواهند بود.

    – رای به هاشمی برای پرهیز از درگیری‌های سیاسی وکسب آرامش لازم برای ایجاد تحولات تدریجی، یک استراتژی اشتباه است. آرامش مورد نظر هاشمی، همچون دوره‌ی دوم ریاست‌جمهوری وی، تنها با کوتاه آمدن در برابرتمامی خواسته های جناح محافظه کار حاصل خواهد شد. در سکوت دوران هاشمی تمامی تصمیم‌گیری‌های حیاتی کشور تنها در جهت رضایت ارباب قدرت و پایمال شدن منافع ملی صورت خواهد گرفت.
    – امید بستن به تغییر هاشمی در سال‌های پس از ریاست‌جمهوری، به بیراهه رفتن است. چرا که اگر می‌گوییم که تیم وی تجربه‌ی اداره‌ی کشور را به دست آورده است، چرا این امر در ۴ سال دوم محقق نشد. تجربه نشان‌دهنده‌ی این است که رویه‌ی وی در ۴ سال دوم هیچ تفاوتی با ۴ سال اول نداشته است که گام به عقب نیز بوده است. سپردن پست های اقتصادی در دور دوم به افرادی ناکارآمد گواهی بر این مدعا است.
    – ایران نیازمند تغییر و تحول است. با رای به هاشمی، تکرار گذشته و به تعویق انداختن تغییرات لازم، نه تنها مشکلی حل نمی شود، بلکه بهبود کشور به تحولات دشوارتر و دردناک‌تری احتیاج خواهد یافت.
    – باتوجه به تشتت آرای انحصارگرایان و پایگاه محدود ۲۰ تا ۳۰ درصدی‌شان، به هرصورت، آنها برنده‌ی انتخابات نخواهند بود. بنابراین رای به هاشمی برای رفع خطر بازگشت انحصارگرایان اشتباه است.
    – بسیاری حضور وی را طلیعه‌ای برای رابطه با آمریکا می‌دانند. در حالی که تجربه‌ی روابط خارجی ایران در سال ۷۵ که همه‌ی سفیران اروپایی ایران را ترک کردند چنین چیزی را نشان نمی‌دهد. علاوه بر آن در ایران، منافع سیاسی و اقتصادی محافظه کاران در گرو دشمنی با آمریکا است و هاشمی کسی است که تا به حال هیچ‌گاه در مقابل محافظه کاران ایستادگی نکرده است و در نهایت در راستای اهداف آنان گام برداشته است. بنابراین تصور برقراری رابطه با آمریکا از سوی هاشمی خطاست.
    -۳ رای به معین در برابر قالیباف
    – رای به قالیباف به امید ایجاد تحول در محافظه کاران و سوق دادن آنان به سوی افزایش کارآمدی، اشتباه است.

    – حتی با فرض وجود توانمندیهای فردی در قالیباف، تیم اجرایی، اقتصادی و اجتماعی وی نظرات و عملکردهای بروز و مناسب را ندارند. دولت قالیباف گزینه‌ی ناآزموده‌ای نیست. ایده‌های افرادی نظیر توکلی و زاکانی در مسایل اقتصادی، اجتماعی و رفتارهای امثال کوچک زاده، که همگی از اعضای کلیدی تیم قالیباف هستند، شناخته شده می‌باشد.

    ۴- رای به معین و مشکلات پیش روی دولت وی:
    – مشکلاتی که برای دولت معین، بویژه برای برنامه‌های اعلام‌شده‌ی وی ایجاد خواهد شد، بسیار بیشتر از مشکلات دولت خاتمی خواهد بود. با این حال اگر دولت معین به برنامه‌ی اعلام‌شده‌اش پایبند باشد و برخلاف دولت خاتمی منافع مردم را برتر بر منافع نظام قرار دهد، از ابزارهای بسیار قوی‌تر و کارآمدتری برای رفع مشکلات برخوردار خواهد بود.

    – رای به خاتمی، با توجه به افکار و برنامه های وی، قابلیت تعبیر به رای به نظام را داشت. از این رو این رای با وجود تعداد بالای آن، به کار ایجاد تحول در نظام نمی آمد و چندان هم نیامد. رای به معین رای به تحول در نظام است و به کار تحول نظام خواهد آمد.
    ما بر این باوریم که اصلاحات سیاسی و اقتصادی در ایران تنها از طریق یک حرکت تدریجی امکان پذیر است و رأی ندادن امروز ما به معین به منزله‌ی از بین رفتن تجربیات کسب شده در سال‌های سخت اصلاحات بوده و گامی به عقب محسوب میشود.

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها