• شخصیات ۱)‌ بوفه بخش خصوصی

    شخصیات
    ۱)‌ بوفه بخش خصوصی دانشگاه ما یه سری غذا مثل ماکارونی داشت که همیشه خدا قبل از ساعت دوازده و نیم تمام می‌شد. یکی از بچه‌ها رفت و بهشان گفت خب بابا وقتی تمام می‌شه یعنی ملت این غذا را بیشتر دوست دارند چرا از این یکی زیادتر درست نمی‌کنید؟ گفت آخه هر چه بیشتر درست کنیم بازهم می‌خورن و غذاهای دیگه می‌مونه روی دستمان! فقدان رقابت و کمبود عقل که باهم باشه تولید‌کننده این طوری راجع به ترجیحات مصرف‌کننده تصمیم می‌گیرد. قضیه کنسرت موسیقی و تئاتر‌های ما هم همین طوری شده. بعد چند سالی که یه کار از شجریان یا بیضایی یا علی رفیعی امکان اجرا پیدا می‌کنه باید از هفت خوان رد بشی تا بلیط پیدا کنی. میزان تقاضا برای بلیط شاخص خوبی از ترجیحات مصرف‌کننده تئاتر است. وقتی فضای سالن اصلی محدود است درصد تخصیص وقت سالن به نمایش‌ها باید به نسبت علاقه تماشاگران باشد نه به صورت مساوی بین همه نمایش‌ها. خیلی اعصاب خرد کن است که ببینی کالای ارزشمندی که این همه در بازار امکان فروش دارد در اوج فروشش از بازار بیرون برده شود. این یعنی آخر تخصیص درست منابع کمیاب. (البته این قدر خنگ نیستم می‌‌فهمم که صلاح نیست این جور کارها زیاد روی پرده باشند ولی خیلی دلم سوخت نتونستم «مجلس شبیه خوانی در ذکر مصائب استاد نوید ماکان و همسرش مهندس رخشید فرزین» را ببینم. همین اسمش من را کشته! )
    ۲)‌ خیلی باحال بود وقتی کشف کردم یکی از اقتصاددان‌های موسسه (همان حلقه‌ اقتصاددان‌های مورد علاقه من) که یکی دو ترم هم شریف اقتصاد مالی درس می‌داد چند ماهی است در وین زندگی می‌کند. فعلا که این هفته دو بعد از ظهر را با هم گذراندیم و به من خیلی خوش گذشت. کلی هم چیز یاد گرفتم. امیدوارم به دکتر جلالی هم خوش گذشته باشد. بخت با من یار بود که در این شهر سکوت و هنر بعد مدت‌ها کسی را پیدا کردم که یک بحث اساسی و فسفرسوز با هم داشته باشیم.
    ۳) می‌دانید که در یک طبقه‌بندی کلی به لحاظ فلسفی دو نوع کاربر رایانه داریم. کاربری که داده‌هایش را از دست داده و کاربری که از دست خواهد داد. دیروز من نزدیک بود که به گروه اول بپیوندم و همه دار و ندار این چند سال را از دست بدهم. تازه آن موقع بود که فهمیدم بک‌اپ نداشتن از هارد چه فاجعه بزرگی است. البته خدا یه فرصت دیگر بهم داد ولی فکر کنم آخرین شانس زندگی‌ام باشد.
    ۴)‌ دیروز ظهر به این جمع‌بندی رسیدم که برای من هم دلنشین‌ترین و هم تنفربرانگیزترین آدم‌های ساکن این شهر ایرانی‌ها هستند. اون گروه تنفربرانگیز یک خصوصیت مشخص دارند. رفتارشان تصنعی یا نخوت‌آمیز است و حتی اون قدر باهوش نیستند که این کار را زیرکانه انجام بدهند. جوری که حالت به هم می‌خوره.
    ۵) کسی از خواننده‌ها هست که بتونه اطلاعاتی راجع وضعیت بازسازی سیستم آب و فاضلاب شهر بم به من بده یا ارتباط من را با کسی که اطلاعات داره برقرار کنه؟
    ۶) شنبه صبح در تهران خواهم بود برای سه هفته اگر خدا بخواهد.

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها