• شهرها قابلیت عظیمی برای عاشق

    شهرها قابلیت عظیمی برای عاشق کردن من دارند و من استعدادی شگرف برای دل باختن. معشوقه‌هایم البته یکی دو تا نیست. از نیشابور و سنندج و گرگان گرفته تا استانبول و سالزبورگ و پراگ هر یک گوشه‌ای از قلب من را ربوده‌اند و این تازه اول ماجرا است که من هنوز چیزی از این دنیا ندیده‌ام. پراگ البته سوگلی عجیبی بود. درست همان جوری که کافکا توصیفش کرده است: «آن‌گونه که به تو رخصت نمی‌دهد که بروی». و انگار وضعیت معلق زندگی من خود نتیجه این دلباختگی به شهرها است. وضعیتم شبیه عاشق هوس‌رانی است که از هر هم‌آغوشی لذتی بی‌نظیر در کامش مانده و در هر معاشقه‌ جدیدی هیجان التذاذ جدیدی را انتظار می‌کشد. این عاشق اما مغبون‌ترین مردمان هم است که پس از هر لذتی کسی در درونش ندا می‌دهد که این نیز نپاید و این یعنی بیهودگی گاه تحمل‌ناپذیر هستی را با همه وجود حس کردن. هر شهری تجلی‌گاه یکی از طنازی‌های هزارگانه‌ای است که فقط به این کار می‌آیند که قرار را از آدمیان بگیرند و سرگردانی من از این رو است که نمی‌دانم دست آخر باید خودم را راضی کنم که در خانه کدام معشوق ساکن شوم. هیچ حرم‌سرایی در این عالم یافت نمی‌شود.
    این روزها فقط نوشتن است که به داد من می‌‌رسد. دوست دارم و گاه مجبورم هر ساعت چیزی بنویسم تا از این وضعیت خلاصی پیدا کنم و آرزو می‌کنم کاش این‌جا طوری بود که می‌توانستم هر دم چیزی بنویسم بی‌‌آن‌که نگران چیزی باشم.
    می‌نویسم بی‌‌آن‌که نگران چیزی باشم.

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها