۱) اگر شاهد سوزانده شدن گربه ای و در معرض شنیدن ناله های او باشیم به احتمال زیاد افسرده می شویم. حال آن که اگر سنگی را خرد کنیم چنین حسی به ما دست نمی دهد. گربه و سنگ چه فرقی دارند؟ چرا برای له کردن کبوتر ناراحت می شویم و برای نصف کردن یک گل آن قدر ناراحت نمی شویم؟ جماد و گیاه و حیوان چه فرق اساسی با هم دارند که موضوع را برای ما متفاوت می کند؟ شاید چون ما ناله های سنگ و گل را نمی شنویم آن را با مساله گربه متفاوت می دانیم.
۲) درد چیست؟ زیست شناسان می گویند درد یک مکانیسم دفاعی برای محافظت موجود “زنده” از خطرات احتمالی است. آیا کل این فرآیند چیزی بیش از یک تحول شیمیایی در داخل شبکه عصبی حیوان – یا حتی انسان – است؟ آیا رنج و فریاد ناشی از درد فیزیولوژیک خودش وجود یا اصالتی جداگانه دارد که ارزش توجه داشته باشد یا بخشی از همین فرآیند عصبی – مکانیکی است؟
۳) با کم کردن درد – فعلا در سطح حیوانات – چه چیزی را در جهان تغییر می دهیم؟ مثلا در غرب اصرار دارند که ذبح حیوانات را در کشتارگاه های صنعتی به شیوه ای انجام دهند که حیوان کم ترین درد را متحمل شود. این که خوک یا گاوی که ده ثانیه بعد کشته خواهد شد در هنگام مردن چند ثانیه ای فشار تیغ را بر گلویش حس کند و در واکنش به آن عکس العمل نشان بدهد یا بر عکس با شلیک گلوله ای در مغزش در جا (در واقع در کسری از ثانیه) بمیرد چه فرقی با هم دارد؟ او در هر صورت بعد از ده ثانیه مرده است.
۴) از دید فیلسوفان درد (توضیح : فلاسفه ای که روی موضوع درد کار می کنند)، تالم روحی (مثلا افسردگی ناشی از شکست در عشق) و عذاب جسمی (مثلا درد ناشی از بریدگی) با هم متفاوت است. ما هنوز دقیقا نمی دانیم که آیا حیوانات هم درد روحی دارند یا نه. بحث ما در این جا فعلا محدود به رنج جسمی است.
۵) اگر به چیزی مثل شعور کلی در جهان معتقد باشیم فهم موضوعات فوق برایمان راحت تر خواهد بود ولی ما عموما در داخل آن فضا فکر نمی کنیم. بحث های مربوط به حقوق حیوانات معمولا در گفتمانی غربی – به هر دو معنای دینی و فلسفی – رخ می دهد که در آن مساله وحدت وجود و رنج جهان به شکل مطرح شده در آموزه های آسیای شرقی چندان جدی نیست.
۶) آیا بحث توجه به حیوان و گیاه و حتی طبیعت “بی جان” صرفا دستوری اخلاقی از جنس دستورات انفسی (سوبژکتیو) است؟ انفسی به این معنی که خود این توجه چیزی را در جهان عوض نمی کند ولی در داخل وجود انسان تاثیراتی بر جای می گذارد. مثلا باعث فروتن شدن او می شود.
۷) کاستن از درد و رنج انسان ها – فعلا فیزیکی – چه؟ …
پ.ن : من موضعی ندارم. سوال صرفا فلسفی است. نقطه کلیدی این پست بخش آخر بند دو است.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید