قبلا گفتم که ضعف زبان یک مانع برای حضور متخصصان ایرانی در عرصه بینالمللی است. حرفم را باید این طور بسط بدهم که ماجرا فقط مربوط به ضعف دانش زبان نیست بلکه زبانی که نوشتههای معمولی متخصصان به آن زبان منتشر میشود هم مهم است. روشنتر بگویم. زبان رسمی تقریبا تمامی کشورهای آفریقایی انگلیسی یا فرانسه است. در آمریکای لاتین همه اسپانیولی مینویسند -غیر از برزیل- و خیلی از کشورهای شبه قاره هند هم زبان کاریشان انگلیسی است. چیزی که خودم دیدهام این است که وقتی طرف به یکی از سه زبان بیناللملی و خصوصا انگلیسی کار معمول و روزمره خودش را انجام میدهد تمامی کارهای عادیاش هم عملا وارد رزومه بینالمللیاش میشود بیآنکه لزوما نوشتهاش یک مقاله علمی باشد یا در جای معتبری چاپ شده باشد. در مقابل فرض کنید بخواهیم چند تا اقتصاددان ایرانی را از طریق جستجوی اینترنتی پیدا کنیم. فکر کنم مثلا غنینژاد که یکی از پرنوشتهترینها است حتی یک نوشته قابل فهم برای یک فرد خارجی نداشته باشد که بتواند عرضه کند. در حالیکه همین آدم اگر در هندوستان کار میکرد و همین حرفها را میزد الان کلی کار روی وب داشت. دیروز از آن جلسههای کاری داشتیم که باید تعدادی آدم حرفهای و اجرایی از کشورهای در حال توسعه پیدا میکردم و دعوتشان میکردم. در جستجوها هیچ کسی از ایران یافت نشد برای اینکه متخصصان غیردانشگاهی ایرانی معمولا رزومه انگلیسی روی وب نمیگذارند و اصولا هم چیزی به انگلیسی ننوشتهاند که کسی بتواند تواناییشان را ارزیابی کند. در حالیکه کلی هندی و کنیایی و بنگلادشی و زیمبابوهای و … پیدا کردم و دست آخر از بین آنها دعوت کردیم.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید