توی ریاضیات مفهومی عمیق و ساده هست به اسم مجموعه صفر (Null Set) که من ازش خیلی خوشم می آد. این جور مجموعه ها با این که لزوما تهی نیستند ولی اندازه شان به لحاظ احتمالی و توپولوژیکی صفر است. مثال ساده اش احتمال وقوع یک تعداد نقطه گسسته در فضای پیوسته است که برابر صفر است. به تعبیر دیگر مجموعه صفر در مقابل کل فضا «خیلی کوچک» است.
حالا این بحث هایی که ما در زمینه اقتصاد در ایران داریم یک وقت هایی واقعا شبیه مجموعه صفر در کل علم است یعنی هر چند ممکن است کسی هم در گوشه کناری چیزی راجع بهش گفته باشد ولی در مقایسه با کل جریان علم به هیچ می ماند. فکر می کنم در خیلی از علوم انسانی دیگر هم این طور است ولی در رشته های پزشکی و فنی نه. نمونه اش این بحث نرخ بهره. حضرت احمد توکلی پایش را کرده توی یک کفش که رابطه تورم و نرخ بهره رابطه مرغ و تخم مرغ است و فرقی نمی کند از کدام طرف آن شروع کنیم. من سعی کردم تا می توانم ادبیات را بگردم و ببینم آیا مقاله ای راجع به تاثیر کاهش نرخ بهره روی کاهش تورم پیدا می کنم یا نه و پیدا نکردم. در واقع اندک مقاله هایی راجع به اثرات منفی کاهش نرخ بهره روی کاهش تورم هست (به علت پایین آوردن انگیزه پس انداز و جای گزینی پول نقد به جای پس انداز در سبد دارایی) ولی اثر مثبت ظاهرا نداریم یا من پیدا نکردم. از اهل علم هم که پرسیدم همه یک جوری نگاهم کردند که فهمیدم به تر است اصلا نپرسم. معنای این جستجوهای من و نتیجه هایی که گرفتم احتمالا این است که این موضوع آن قدر پرت بوده که کسی راجع بهش هیچ چیزی ننوشته یا اگر نوشته بروزی نداشته و در واقع کل بحثش جزو مجموعه صفر علم بوده. به تعبیر دیگر رابطه مرغ و تخم مرغی نیست که از هر سر بخواهیم شروع کنیم. رابطه فقط از یک سر معنی دارد و آن هم اثر تورم روی نرخ بهره ظاهری است.
این وضعیت را که می بینم به تر می فهمم که کسانی مثل دکتر طبیبیان و دکتر نیلی چرا این قدر عصبی هستند. اگر آدم مجبور شود سال ها بایستد و راجع به چیزهایی که در حد مجموعه صفرعلم هستند حرف بزند و تازه عده ای همان را هم نفهمند و قیافه حق به جانب هم به خودشان بگیرند و برای مردم شکل مار بکشند و قانون در مجلس تصویب کنند اعصابش به هم می ریزد. کار کردن در حوزه ای مثل اقتصاد که در آن هر جواب سر راهی درست نیست و خیلی وقت ها جواب درست فقط یکی است در ایران واقعا اعصاب پولادین می خواهد. خصوصا اگر اهل مماشات هم نباشی که بگویی این هم درست است، آن هم درست است، شما هم دوست عزیز درست می گویید.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید