سختدیسک رایانهام این روزها یک مشکلی پیدا کرده. حدس میزنم که یکی از شیارهایش مشکل فیزیکی دارد و وقتی در برهی موقعیتهای خاص ماوس را تکان میدهم همهچیز قفل میکند. صفحه ثابت میشود و صفحه کلید از کار میافتد. هیچ روشی غیر از خاموش و روشن کردن سطح صفر کارساز نیست.
اولش فکر میکردم پردازشگرش قفل میکند. بعد دیدم با این آزمایشهایی که من میکنم راهی برای تفکیک یک قفل کامل و سراسری از یک فلج موضعی که در آن پردازشگر به کار خودش ادامه میدهد – آخرین بار منتظر نتیجه یک برنامه بودم که از شب قبل مشغول کار بود و نتایجش به خاطر قفلشدن از دست رفت، چه بسا بعد از قفل (یا تصور من از قفل شدن) همچنان داشت جواب را با تقریب بهتری حساب میکرد و به کارش ادامه میداد – و فقط روتینهای مربوط به کانالهای ارتباطی از کار میافتند ندارم. ریشه حالت دوم میتواند این باشد که بخش کنترلکننده صفحه کلید و ماوس و نمایشگر دیگر وقفه جدید نگیرند و لذا من تماسم را با پردازشگر از دست بدهم.
یادم افتاد که برای سالها تصور میکردم معنی مرگ هم ممکن است همین باشد. بخشی از مغز که کار فرمان دادن به اعضاء حرکتی (و در نسخههای بعدیام حسی) را دارد از کار بیفتد ولی آن بخشی که مرکز آگاهی است و به این وضعیت جدید هم آگاهی دارد همچنان زنده باشد. بعدتر خواندم که گاه در برخی شرایط مثل حمله قلبی احساس مشابهی بروز میکند. فرد میداند که زنده است ولی بقیه فکر میکنند مرده است چون دیگر راهی برای برقراری تماس با او ندارند.
اینجا است که دکترها و فیزیولوژیستها و بقیه وارد میشوند و ما را از بحثمان بیرون میکنند: “اگر سه دقیقه به مغز اکسیژن نرسد مرده است …”. کجایش میمیرد؟ شاید فقط همان قسمتی که اعصاب حرکتی و حسی را کنترل میکند.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید