• معمای تک‌هم‌سری

    این مقاله که در AER (به تعبیری مهم‌ترین ژورنال اقتصادی) چاپ‌ شده است سعی می‌کند توضیحی ارائه کند که چرا در جوامع توسعه یافته تک‌هم‌سری رواج دارد. نکات کلیدی مقاله را می‌توان این طور جمع‌بندی کرد:

    ۱) اولن، چندهم‌سری نتیجه نابرابری در جذابیت مردان است. در جامعه‌ای که همه مردان کمابیش شبیه هم باشند هیچ زنی حاضر نمی‌شود زن دوم مردی شود چون می‌تواند تنها هم‌سر مردی با شرایط مشابه باشد، لذا تک‌هم‌سری وضعیت تعادلی است. وقتی بین مردان نابرابری (ثروت، قدرت و …) وجود دارد زنان باید ازدواج با مرد متاهل ولی “جذاب” (در گیومه بخوانید) و مرد مجرد ولی کم‌تر “جذاب” تصمیم بگیرند. از حدی از نابرابری به بعد، مرد متاهل “جذاب” ترجیح داده می‌شود.

    ۲) کیفیت فرزندان آینده یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های ازدواج است و افراد در زمان ازدواج این موضوع را در نظر می‌گیرند.

    ۳) در جوامع مدرن زنان توانایی‌های خود را به‌تر عرضه می‌کنند و بین زنان هم نابرابری “جذابیت”(*) وجود دارد. همین نابرابری بین جذابیت زنان باعث از بین رفتن چندهم‌سری می‌شود به قرار زیر:

    ۴) در جوامع سنتی دارایی (زمین و غیره) و پیشینه خانوادگی مهم‌ترین عامل تعیین رفاه مادی نسل بعد است. لذا مردان طبقه بالا انگیزه زیادی برای فکر کردن به کیفیت سرمایه انسانی فرزندان (که مادر در آن نقش زیادی دارد) ندارند. در جوامع مدرن، سرمایه انسانی مهم‌ترین عامل توضیح دهنده درآمد و موفقیت افراد است. بنا بر این افراد انگیزه دارند تا میزان سرمایه انسانی فرزندان خود را بیشینه کنند و برای این‌کار باید با زنان دارای توانایی بالا ازدواج کنند. خب زنان دارای توانایی بالا هم حاضر به قبول چند هم‌سری نیستند. لذا مردان “جذاب” با زنان “جذاب” خانواده مونوگومی تشکیل می‌‌دهند و در عوض فرزندان با کیفیتی تربیت می‌کنند.

    با این که مقاله خیلی تک‌بعدی به نظر می‌رسد ولی به نظرم توضیحش به طور نسبی با برخی تحولات سازگار است. در جوامع سنتی جذابیت فیزیکی (خصوصن صورت) و اصل و نسب و ثروت خانوادگی زن سه فاکتور اساسی جذابیت برای ازدواج بوده‌اند. در جوامع مدرن کیفیت تحصیلات، جذابیت تن و سلامت بدن (به جای صورت) و مهارت‌‌های اجتماعی زن فاکتورهای اساسی جذابیت جفت‌یابی به شمار می‌آیند. این قابلیت‌ها برای این‌که زن در فرآیند تولید فرزندان با کیفیت نقش ایفا کند مهم‌تر از فاکتورهای سنتی هستند.

    * بسیاری از اقتصاددان‌ها در مدل خود جذابیت زن را با قابلیت باروری او تقریب می‌زنند. این موضوع ممکن است عجیب و غیرواقعی به نظر برسد. خود من توضیحی برای دفاع از این روی‌کرد دارم. اگر فرض کنیم که در فرآیند تکامل، جذابیت جنصی و قابلیت باروری (کیفیت و کمی) با هم رابطه مثبت دارند در این صورت صحبت از قابلیت باروری در واقع بسیاری از جنبه‌های جذابیت فیزیکی را در بر می‌گیرد.

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها