نامههایی به رییس جمهور منتخب : شماره یک
آقای دکتر احمدینژاد، سلام
به رغم تمام تلاشهایی که ائتلاف ما برای نشان دادن برتریهای رقیب شما به کار برد، جنابعالی با رای بالایی برنده انتخابات شدید. طبیعی است که ما به این انتخاب احترام میگذاریم. انتخاب شما البته برای همفکران ما نیز پیامهای مهمی داشت که به موقع خود باید در مورد آنها اندیشید و از آنها درس گرفت. این انتخاب اکنون شما را در جایگاهی نهاده است که قرار است به آرزوهای کسانی که به شما رای دادند جامه عمل بپوشانید. از طریق دوستان مشترکمان اطلاع دارم که کار برنامهریزیهای کلان و انتخاب کابینه خود را از همین روزها شروع میکنید و لذا مسوولیت جدید ما هم از همین روزها شروع میشود. هر چند ممکن است همفکران ما از متن امور اجرایی به حاشیه رانده شوند ولی نقد مستمر و مستدل سیاستها و برنامههای شما و دادن هشدارهای لازم نسبت به عواقب برخی برنامهها و نهایتا پیشنهادهای جایگزین وظیفه جدید ما در این چهار سال است و امید دارم شما هم همانگونه که در مورد شهرداری گفتید مشوق نقدهای سالم و سازنده باشید.
۱) شما در سخنانتان به وضوح گفتید که «مردم اثر افزایش قیمت نفت را در سفرههای خود نمیبینند». بر این گفته شما دو نقد وارد است. اول اینکه درآمد نفت اصولا پولی برای خرج کردن ورنگین کردن سفرهها در کوتاهمدت نیست بلکه سرمایهای خدادادی است که باید صرف افزایش ثروت جامعه از طریق سرمایهگذاری شود. دوم اینکه امیدوارم قیمت بالای نفت شما را به آینده خوشبین نکند. بازار نفت بازار متغیری است و چه بسا نفت ۴۶ دلاری امروز فردا به ۱۰ یا ۲۰ دلار فروش رود. ایده صندوق ذخیره ارزی برهمین مبنا بود که همواره قیمت معقول و متوسطی برای هزینهکردن نفت در بودجه در نظر گرفته شود و درآمدهای ناشی از افزایش قیمت برای جبران کسری محتمل ناشی از افت قیمت در سالهای بعد ذخیره شود. آقای رییسجمهور منتخب شما اکنون در موقعیت پدری هستید که باید برای ذخیره خانواده تصمیم بگیرید. پدر دنیادیده هرگز منافع درازمدت خانواده را فدای خوشحالی زودگذر آنها از طریق خرج کردن اندک سرمایههای به ارث رسیده نمیکند.
۳) بهبود وضعیت زندگی محرومین و مستضعفین دغدغه اصلی همه کسانی است که به نوعی در حوزههای فکری و اجرایی مربوط به اقتصاد کشور فعال هستند. چه کسی است که غصهدار نباشد از فشاری بر مردمی وارد میشود که باید زندگی خود را با حقوقهای کمتر از ۱۵۰.۰۰۰ تومان در ماه اداره کنند. چه کسی است که از دیدن وضعیت زنانی که برای گذران زندگی فرزندانشان بر سرچهارها جوراب و روزنامه میفروشند و کودکانی ده ساله که زبالهها را به امید یافتن چیزهای به دردبخور میکاوند دلش به درد نیاید. آقای رییس جمهور منتخب امیدوارم رایتان پیام اشتباهی به شما منتقل نکند و فکر نکنید که فقط شما و همفکرانتان هستید که غصه فقر مردم را دارید. فقر واقعیت تلخ همه جوامع کمدرآمد است. فرق شما با ما این بود که شما فقر و محرومیت را به شکل واضحتری فریاد زدید و از این طریق اعتماد مردم را به دست آوردید. ولی اکنون که مسوولیت را بر عهده گرفتهاید بهتر از هر کس دیگری میدانید که بهبود وضعیت بیکاری و فقر در کشور ممکن نیست مگر با گسترش سرمایهگذاری و تولید. هر سیاستی غیر از افزایش درآمد واقعی طبقات پایین و یا سیاستهای معقول و پایدار تامین اجتماعی برای کسانی که به هر دلیل قدرت کار ندارند، مسکن زودگذری است که ممکن است حتی اثرات منفی هم داشته باشد. دامن زدن به انتظارات طبقات محروم و ایجاد توقع برای بهبود وضعیت در کوتاهمدت خطری است که در کمین سیاستهای شما است و چه خوب است که شما و مشاوران محترمتان به مردم توضیح بدهید که ریشهکنی فقر امری تدریجی است که باید از مسیر توسعه پایدار و متوازن کشور رخ دهد و امید معجزه یکشبه در آن بیحاصل است.
۳) کاستن از هزینههای غیرضروری و تجملات در دستگاههای دولتی در تبلیغات انتخاباتی و صحبتهای شما جایگاه به خصوصی داشت. به این موضوع از زوایای مختلف میتوان نگریست. زاویه اول مربوط به نگاه اخلاقی و دینی به مقوله مسوولیتهای حکومتی است. زاویه دوم مربوط به سبک و شیوه مدیریت است که بر مبنای آن شما ممکن است از این طریق پیامی را به جامعه و مدیرانتان منتقل کنید که دولت کار تشکیل دادهاید و فرصتی برای تجملات ندارید. مشابه این رفتار در سبک لباس پوشیدن برخی رهبران سیاسی در دنیا نیز معمول است که مثلا با اجتناب از پوشیدن کراوات در مقاطع خاصی نشان میدهند که کشور در وضعیت بحرانی قرار دارد و وقتی برای اینگونه امور نیست. سومین زاویه بحث تاثیرات اقتصادی این نوع هزینهها است. هرچند ممکن است رقم این نوع هزینهها در نگاه اول و خصوصا در دید مردم درشت به نظر برسد ولی وقتی سهم آنها را کل بودجه کشور و سرانه بهرهمندی هر ایرانی از صرفهجویی در آنها را حساب کنیم شاید به اعداد کوچکی برسیم که اصولا ارزش این را نداشته باشد که کسی در سطح رییس جمهور کشور بخش عمدهای از وقت خود را صرف آنها کرده و یا بر مبنای حذف آنها قولهای متعدد به مردم بدهد. من مطمئنم که شما حداقل به خاطر دلایل مربوط به محورهای اول و دوم این سیاست را دنبال خواهید کرد ولی در رابطه با محور سوم به شما پیشنهاد میکنم تا از مشاورانتان بخواهید یک گزارش سریع و تخمینی و البته خیلی بالا دست و خوش بینانه از مجموع کل ریخت و پاشها و هزینههای تجملاتی دستگاههای دولتی و نسبت آن به بودجه جاری کشور به شما ارائه دهند تا خدای نکرده از دادن وعدههایی که امکان عملی شدن آنها وجود ندارد به مردم خودداری شود.
ادامه خواهد داشت …
پ.ن : از کانالهای مختلف این نامهها را برای ایشان خواهم فرستاد. از دوستان نزدیک به ایشان که این وبلاگ را میخوانند هم خواهش دارم اگر مفید یافتندش به نوعی به اطلاعشان برسانند و بازخوردها و پیشنهادهای لازم را هم به من بدهند.
دیدگاهتان را بنویسید