مسعود علیمحمدی برای من نمایندهای از نسلی بود که سالهای الگوو الهامبخش من در زندگی بودند. در دوره تابستانی مرکز المپیاد به ما مکانیک درس میداد. سه ماه تمام هر روز در میان میرفتیم سر کلاسش. تازه دکترایش را تمام کرده بود و عضو هیات علمی دانشگاه تهران شده بود و همیشه عجله داشت. حالا چرا نسلشان الگو بود؟ علیمحمدی و آقامحمدی و احمد شیرزاد (سه استاد فیزیک المپیاد) جزو اولین دانشجویان دکترایی بودند که علیرغم فرصت خارج رفتن، تصمیم گرفته بودند در ایران بمانند و دوره دکترای فیزیک در ایران را فعال کنند. بارها این تصمیمشان و نتایج آنرا برایمان تشریح کرده بودند. به نظرم ثمرات و پاداشش را هم دیدند و دیدیم و لذت بردند. این نسل بیش از آنکه به راحتی شخصی فکر کنند به طور جدی به این فکر میکردند که در طول زندگیشان چه کار باید بکنند تا به قول صمد بهرنگی بعد از مرگشان برای این سوال که “زندگی و مرگ من چه اثری روی زندگی بقیه گذاشته است” پاسخی داشته باشند. در قیاس با آدمهایی مثل من، این ادمها خیلی باایمانتر و متمرکزتر و سختیتحملکنتر هستند. الگوهایی که این روزها کمتر دور و برم میبینم.
روحش شاد.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید