• نظریه بازی به زبان ساده قسمت دوم: بازی جبن (Chicken Game)

    یک بازی هم‌زمان (Simultaneous) با دو بازی‌گر را در نظر بگیرید. فضای استراتژی برای هر بازی‌گر از دو عضو تشکیل شده است:{شجاعت، جبن}. در دنیای بیرون شجاعت معادل خالی نکردن صحنه و جبن معادل کنار رفتن است. مثال فانتزی‌اش هم دو راننده‌ هستند که از دو طرف به یک پل که فقط برای یک ماشین جا دارد نزدیک می‌شوند. هر راننده می‌تواند یکی از دو استراتژی {شجاعت، جبن} را انتخاب کند که معنی اولی گاز دادن برای ورود به پل و دومی به معنی ترمز کردن و اجازه دادن به ماشین مقابل برای عبور از پل است.

    متاسفانه در این‌جا نمی‌توانم از گرافیک استفاده کنم و ماتریس بازی را ترسیم کنم. در نتیجه مجبورم ترکیب‌های مختلف استراتژی را بنویسم. در مدل کردن یک بازی ترکیبات مختلف استراتژی‌های بازی‌گران مختلف خروجی (Outcome) که بازی به آن نقطه می‌رسد را مشخص می‌کند. خوش‌بختانه در یک بازی دو در دو (یعنی با دو بازی‌گر و با حرکت هم‌زمان) تعداد این ترکیبات چهارتا بیش‌تر نیست و می‌شود سریع آن‌را احصاء کرد. پس از مشخص کردن خروجی‌ها باید مطلوبیت هر بازی‌گر از هر خروجی را مشخص کنیم.

    طبیعی است که اگر هر دو بازی‌گر استراتژی شجاعت را انتخاب کنند با کله به هم می‌خورند و هر دو نابود می‌شوند. لذا این خروجی برای هر دو بسیار هزینه‌زا (مطلوبیت پایین) است. اگر یکی شجاعت و دیگری جبن را انتخاب کنند کسی که شجاعت را برگزیده مطلوبیت زیادی به دست می‌‌آورد و کسی که جبن را انتخاب کرده مطلوبیت کم‌تری ولی در هر صورت مطلوبیت این حالت از جنگ و برخورد دو طرف بیش‌تر است. نهایتن این‌که اگر هر دو جبن را انتخاب کنند هر دو حداقلی از مطلوبیت را به دست می‌آورند.

    این بازی دو نقطه تعادل دارد که عبارتند از {شجاعت، جبن} و {جبن، شجاعت}. ترکیبات {شجاعت، شجاعت} و {جبن، جبن} تعادل نیستند چون یک بازی‌گر تمایل دارد تا یک از کله‌شقی بازی‌گر مقابل فرار کند یا از جبن او استفاده کرده و کله‌شقی پیشه کند. لذا بازی از این خروجی‌ها منحرف می‌شود.

    سوال و ملاحظه مهم این است که اگر بازی روی ترکیب غیرتعادلی {شجاعت، شجاعت} بود چه کسی میدان را خالی می‌کند تا به تعادل {شجاعت،جبن} یا {جبن، شجاعت} برسیم؟ مثال دو راننده‌ای که هر دو به سمت پل می‌رانند و هر دو با چراغ دادن به طرف مقابل می‌گویند که قصد کنار رفتن ندارند را در ذهن بیاورید. تجربه می‌گوید بلاخره یکی کنار می‌رود و آن کسی است که بلاخره قانع می‌شود که طرف مقابل به هیچ وجه قصد کوتاه‌ آمدن ندارد. این جا است که بلوف زدن و ترمز و فرمان ماشین را کندن (به قول برادر حسین ش) و به سوابق کله‌شقی‌های گذشته حواله دادن و مانور نظامی (در روابط بین کشورها) و غیره اهمیت پیدا می‌کند.

    توضیح: دکتر حسن ع استاد بزرگ استراتژی و سیاست و فلسفه و تاریخ و فراماسونری و غیره این بازی را به بازی جوجه ترجمه کرده و مرتبن از استراتژی جوجه صحبت می‌کنند که به نظر می‌رسد ترجمه مناسبی برای اصطلاح (Chicken (Out)) در این کانتکست خاص نباشد.

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها