حضرات مولانا داستان کوتاه جالبی در مثنوی دارد که فکر کنم توجه به پیام آن برای هر کسی که (خصوصن این روزها) میخواهد در فضای مجازی فعالیت کند مفید باشد. میگوید کره اسبی با مادرش برای آب خوردن میآمدند و مراقبانی سر و صدا میکردند که زود آب بخورید. کره اسب دائم سر بر میداشت و اطراف را نگاه میکرد و از آب خوردن غافل میشود. مادرش در جواب میگوید که تا بوده کار همین بوده. اگر قرار باشد هر دم به آنها گوش بدهی که همیشه از آب خوردن محروم خواهی بود.
هین تو کار خویش کن ای ارجمند // زود کایشان ریش خود بر میکنند
…
مر سفیهان را رباید هر هوی // زانک نبودشان گرانی قوی
…
متاسفانه احتمالن همهمان گاه درگیر توجه و پاسخگویی به انواع توهینها و فحاشیها و تهمتها و برچسبها و غیره میشویم و فراموش میکنیم که
آن خداوندان که ره طی کردهاند // گوش فا بانگ سگان کی کردهاند
پ.ن: این پست اشاره به ماجرا یا اتفاق یا شخص خاصی ندارد. داشتم چیزی میخواندم که در ذهنم آمد.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید