• پرسش‌هایی در باب تقلب

    اولن ممنون از نظرات جالبی که در مخالفت و موافقت با فرضیه تقلب القاء شده ارائه شد. دوست داشتم نظرات را دسته‌بندی می‌کردم ولی حجم نظرات این قدر زیاد شد و وقت من هم محدود که نتوانستم این کار را بکنم. فقط این را بگویم که تعدادی از نظرات مخالفی که در رد این فرضیه ارائه شده بودند برای من هم قابل قبول بودند و در واقع فرضیه ارائه شده را تضعیف می‌کردند. یک گروه نظر موافق هم برایم جالب بود و آن این‌که اگر تقلب هم بود چه اصراری بود که این قدر تابلو و واضح باشد. شاید این سوال دقیق‌تری از فرضیه من باشد.

    حالا که بحث باز شده‌ است اجازه بدهید یک بار برای همیشه این بحث را هم بکنیم که بعد از این مدت شواهد تقلب جدی که داریم چه قدر قوی است. می‌دانم که برای خیلی‌ها این بحث جذاب نیست ولی واقعن معتقدم اگر قرار باشد در آینده درست حرکت کنیم باید به این نوع سوال‌ها پاسخ دقیق بدهیم و این فضای فعلی را که هر کس را – از خودی‌ها – که تردیدی در ماجرا وارد می‌کند را سرکوب می‌کند کمی تغییر دهیم.

    جمع‌بندی من این است: در سطح کلان حس عمومی‌ام از آرای احمدی‌نژاد و تا حدی کروبی می‌گوید که دست‌کاری‌هایی وجود داشته است. برای من کار سختی است که باور کنم احمدی‌نژاد ۲۵ میلیون رای آورده باشد. ولی در سطح خرد من هنوز به جمع‌بندی قطعی نرسیده‌ام. دلایلم هم این‌جا است:

    سوال کلیدی این است: مکانیسم تقلب چه بوده است؟

    ۱) جواب روزهای اول این بود که نتایج صندوق‌ها یک چیز بوده و عدد اعلام شده یک چیز دیگر. با کمال تاسف پاسخ اولیه بسیاری از دوستان هنوز هم این استدلال است. این استدلال دیگر درست نیست چون به هر حال ریز نتایج صندوق‌ها اعلام شده است و ظاهرن عدد مجموع تا حد خوبی با جمع صندوق‌ها می‌خواند.

    ۲) در لایه بعدی تقلب می‌توانسته در سطح صندوق اتفاق بیفتد. با توجه به ظرفیت محدود هر صندوق، نتایج صندوق‌ها باید در سطح وسیعی یعنی هزاران صندوق دست‌کاری شوند. دست‌کاری صندوق می‌تواند دو معنی داشته باشد:

    ۲-۱) در زمان شمارش کلن رای‌های درون صندوق کنار گذاشته شود و نتایج دیگری خوانده شود.
    ۲-۲) در برخی صندوق‌ها اول یا حین کار تعدادی رای اضافی به اسم احمدی‌نژاد اضافه شود.

    منطقن این کارها ممکن است ولی خب در عمل برخی مشکلات وجود دارد:

    ۱) در هزاران صندوق (نه همه صندوق‌ها) ناظران نامزدها حضور داشته‌اند. تقلب وسیع نیاز به دست‌کاری هزاران صندوق دارد و این یعنی این‌که اگر رابطه بین داشتن ناظر و دست‌کاری صندوق تصادفی باشد صدها نفر از ناظران باید بتوانند بین نتیجه اعلام شده صندوق و عدد مشاهده شده اختلاف بسیار جدی مشاهده کنند. نتیجه چک کردن‌های محدود من و برخی دوستانم از روایت ناظران و نتایج اعلام شده تفاوت چندانی نشان نمی‌دهد. البته این چک‌ کردن‌ها واقعن محدود به مواردی است که دوستان اطراف ما گزارش کرده‌اند.

    ۲) دست‌کاری هزاران صندوق نیازمند نوشتن میلیون‌ها برگه رای، توزیع آن‌ها بین صندوق‌های مختلف، دست‌کاری در حین کار و … است. در این صورت باید ده‌ها هزار (شاید هم صدها هزار) نفر شاهد چنین فرآیندی باشند. آیا می‌شود باور کرد که یک جمع چند ده هزاری ایرانی (هر قدر هم دست‌چین شده) شاهد چنین مساله واضحی باشند و صدها گزارش مشخص (و نیز صدها کیس پناهندگی به خاطر افشای این موارد) از آن‌ها منتشر نشود؟ وقتی فیلم‌ها و اسناد نهادهای کلیدی امنیتی که شاید چند نفر بیش‌تر به آن دست‌رسی ندارند منتشر می‌شود چه طور چنین چیزی می‌تواند پوشیده بماند؟

    ۳) افزودن رای به کف صندوق‌ها فقط می‌تواند رای احمدی‌نژاد را بالا ببرد و نمی‌تواند رای میرحسین را کم کند. اگر قرار باشد من گزینه‌ محتمل‌تری را انتخاب کنم احتمال بالا کشیدن رای احمدی‌نژاد را بسیار بالاتر از کم کردن رای موسوی ارزیابی می‌کنم.

    دقت کنید که اعلام صندوق به صندوق کمی ماجرا را نسبت به گذشته تغییر داده است. روش معمول در انتخابات‌های قدیمی این بوده که مثلن وقتی قرار بوده رای فرد خاصی برای مجلس افزایش پیدا کند همه صندوق‌ها در زیرزمین فرمانداری تجمیع می‌شده و همان‌جا مقداری برگه رای برای آن فرد اضافه می‌شده است. نتیجه ریز صندوق هم جایی اعلام نمی‌شده و لذا کافی بوده یکی دو نفر در هر شهر این دست‌کاری را انجام دهند تا رای‌ها دست‌کاری شود. در انتخابات ریاست جمهوری این نوع دست‌کاری‌ها خیلی سخت‌تر است.

    یک استدلال معمول دیگر هم این است که تو اگر ایران بودی و موج سبز فراگیر را می‌دیدی می‌فهمیدی توزیع آرا چه طور است. من این استدلال را قبول ندارم.
    ۱) چشم ما برای تخمین کلان خطا زیاد دارد. من ممکن است تمام اطرافم را سبز ببینم ولی همه این جمعیت سبز در کل کشور ده میلیون نفر بیش‌تر نباشد. واقعن ما ابزار دقیقی برای این که بفهمیم این موج ۱۰ یا ۱۵ یا ۲۰ میلیون نفر است نداریم.

    ۲) اکثریت طرف‌داران احمدی‌نژاد عمدتن از اقشار ضعیف و کم‌صدا و در مواردی به حاشیه رانده‌شده (اکسکلود شده) هستند. این باعث می‌شود تا ما آن‌ها را در سطح جامعه مشاهده نکنیم. (از طرف دیگر این تفاوت ساخت طرف‌داران یک امتیاز بزرگ برای جنبش سبز است).

    البته یک استدلال مخالف هست که به نظرم چندان ضعیف نیست: دست‌کاری به صورت یک‌نواخت نبوده است. صرفن صندوق‌هایی که ناظر نداشته یا ناظرشان بیرون انداخته شده‌اند دست‌کاری شده‌اند. بنا بر این ستاد صیانت هیچ مشاهده‌ای از صندوق‌های ناسالم ندارد. در این صورت البته باید بین توزیع رای صندوق‌های دارای ناظر و بدون ناظر تفاوت معنی‌دار مشاهده شود. البته این احتمال هم هست که ناظران از صندوق‌های که رای موسوی در آن به طور طبیعی بالا بوده بیرون انداخته شده‌اند و بعد رای‌ این صندوق‌ها به نفع احمدی‌نژاد جا به جا شده است. در این صورت ممکن است این تفاوت از طریق نتایج مشاهده نشود چرا که صرفن صندوق‌هایی که رای انتظاری احمدی‌نژاد در آن‌ها بالا بوده (و به نتیجه نهایی اعلام شده نزدیک بوده) ناظر داشته‌اند. این فرضیه البته مستلزم تفاوت‌های بسیار مشهود در توزیع جغرافیایی صندوق‌های دارای ناظر و بدون ناظر خواهد بود که من نظر رد و قبول در مورد آن ندارم.

    دقت کنید که استدلال‌های فوق معطوف به تقلب گسترده و میلیونی است و به هیچ وجه رد کننده تقلب‌های جزیی نیست.

    جمع‌بندی کنم. یک نفر می‌تواند به چهار دلیل مخالف سرسخت وضعیت فعلی باشد ولی لزومی ندارد که هر به هر چهار دلیل باور داشته باشد.

    ۱) سوء استفاده‌ها و قانون‌شکنی‌های قبل از انتخابات برای جمع‌کردن رای
    ۲) تقلب در حین انتخابات
    ۳) سرکوب‌ها و سبعیت‌ها و نمایش‌ها و دروغ‌گویی‌های بعد از انتخابات علیه مردمی که از حق خود برای شفاف‌سازی نتایج انتخابات استفاده کرده بودند یا فعالان سیاسی صادقی که در یک فرآیند سیاسی انتخاباتی قانونی مشارکت کرده بودند.
    ۴) اگر هیچ کدام هم از موارد قبلی رخ نداده باشد حق بدیهی شهروندان و فعالین سیاسی-اجتماعی است که مخالف حکومت اکثریتی که حقوق بشر و اصول اخلاقی و عقلانی را رعایت نمی‌کند باشند. .

    یکی از دوستان کارهای آماری دقیقی روی احتمال‌های مختلف تقلب (مثل بررسی توزیع آماری صندوق‌های مشکوک و غیره) انجام داده که اگر اجازه داد گزارشش را این‌جا منتشر می‌کنم.

    منتظر شنیدن دلایل مخالف هستم.

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها