فرض کنیم عمر متوسط در یک کشور ۷۰ سال باشد. خانم الف الان ۶۵ سال دارد. به صورت آماری انتظار میرود وی چند سال دیگر عمر کند؟
پاسخ این سوال برای بسیاری از موسسات خصوصی و دولتی یک عدد کلیدی است. صندوقهای بازنشستگی، شرکتهای بیمه، شرکتهای خدمات پرداخت سالیانه (Annuity)، مراکز بهداشتی، مراکز حمایت و نگهداری از سالمندان و الخ باید این عدد را بدانند تا بتوانند تخمین بزنند که به طور متوسط چند سال باید به خانم الف خدمات ارائه کنند و هزینه یا منابع مورد نیاز آن چه میزان است.
جواب چیست؟ پنج سال؟ کمتر از پنجسال؟ بیشتر از پنج سال؟
در نگاه اول ممکن است بگوییم پنج سال ولی جواب بیش از پنج از سال است. در واقع گاهی خیلی بیشتر از پنج سال! دلیلش هم ساده است. عمر متوسط حاصل متوسطگیری ازعمر همه افراد یک کشور است. لذا مرگ و میر نوزادان، مرگ در اثر تصادف و حوادث کار، سکته قلبی در جوانی، مرگ هنگام زایمان، تلفات جنگ و الخ همه در این متوسط حضور دارند. برای یک نوزاد مقدار مورد انتظار سالهای باقی مانده همان ۷۰ سال است ولی اگر کسی به سن ۶۵ برسد باید “میانگین شرطی” طول عمر وی را حساب کنیم که متناسب با دلایل سازنده عمر متوسط در کشور میتواند گاهی خیلی بیشتر از عمر متوسط باشد. در کشوری که مرگ و میر کودکان و جوانان در آن نادر است عمر متوسط و عمر متوسط مشروط به هم نزدیکتر میشود چون اکثر مرگها در اثر پیری است. ولی اگر مرگ در جوانی عدد قابل توجهی باشد (که متاسفانه برای کشور ما هنوز همین طور است)، افراد مسنتر بیشتر از عمر متوسط زندگی میکنند. ضمن اینکه اگر رسیدن به یک سنی نشانگر وجود ژنها یا عادت زندگی یا بنیه و الخ قویتر برای بقاء باشد خودش احتمال شرطی را تحتالشعاع قرار میدهد. این استدلال البته در جوامع سنتی بیشتر صادق است تا جوامع مدرن که امکانات پزشکی تا حدی این موضوع را جبران میکنند.
این را نوشتم چون در مکالمه با دوستان گاهی دیده بودم که سن متوسط را معیاری برای زمان متوسط فوت افراد مسن در نظر میگیرند که درست نیست. پس اگر مثلن مادربزرگی دارید که به اندازه سن متوسط کشور عمر کرده است انشاا… سالهای سال دیگر زندگی خواهد کرد. این موضوع جدا از کیفیت زندگی در پیری در کشور ما است که بخشی از آن – که به فعالیت مستقل و بیرون از خانه خود افراد مسن برمیگردد – در قیاس با کشورهایی که امکانات حمل و نقل و مشارکت شهری و مددکاری و بهداشتی و الخ برای پیرها (و البته معلولین و خانمهای باردار و الخ) دارند فاجعهبار است و بحث دیگری میطلبد.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید