نمیدانم چرا آندره وایدا در ایران چندان شناخته شده نیست. تمام فیلمهایی که من ازش دیدهام بدون استثنا عالی بودهاند. کاتین را ندیده بودم و امشب دیدم و خواستم به عنوان یک فیلم فراموش نشدنی توصیه کنم که ببینید. اتفاقا فیلم را با دو دوست لهستانی دیدم و یکیشان نتوانست تحمل کند و وسطش رفت. شاید پاراگراف بعدی توضیح دهد چرا.
کاتین روایت ماجرای قتلعام هزاران نفر از افسران ارتش و روشنفکران لهستان به دست ارتش سرخ است. ایده اصلی هم این بود که طبقه متفکر این کشور نابود شوند تا کشور دوباره پا نگیرد. اگر اشتباه نکنم پدر وایدا هم جزو قتلعام شدهگان بوده است. یکی از نکات غمانگیز لهستان برای من این است که این ملت ۵ سال با نازیها جنگیدند و هنوز نفس نکشیده در دام استبداد چهل ساله سرخ – قصابان کاتین – گرفتار شدند.
اگر پیدا کردید زوج مرد آهنی / مرد مرمری را هم ببینید. هم درک جالبی از آنچه در داخل نظام سوسیالیستی میگذشت میدهد و هم تعجببرانگیز است که چه طور وایدا توانسته آنها را در اوایل دهه هشتاد و زمانی که کمونیسم لهستانی هنوز برقرار بود بسازد. در نزدیکی شهر کراکوو که پایتخت فرهنگی لهستان است و اکثر روشنفکران لهستانی – مثل خود وایدا یا کولاکوفسکی (درسهای کوچک در باب مفاهیم بزرگ)- آنجا زندگی میکنند شهر دیگری قرار دارد که کمونیستها ساختهاند و در واقع مجتمع مسکونی آن کارخانه معروف فولاد که فیلمها درباره آن است به شمار میرود. الان توری در کراکوو برقرار است که با اتوبوسهای دوره کمونیسم ملت را به بازدید این شهر میبرند تا تضاد شهرسازی آن دوره را با کراکوو که شهری است با معماری تیپیکال شهرهای امپراتوری اتریش-مجارستان نشان دهند.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید