در بحث های مربوط به حدود آزادی یکی از دوستان از این تمثیل (نقل به مضمون) استفاده کرده بود که “فرض کنیم ما در یک کشتی هستیم و فرزند من در حال مرگ است و دیگری دارویی درست کرده که حال فرزندم را خوب می کند ولی آن را به من نمی دهد. این جا دیگر مالکیت خصوصی و آزادی فردی معنی ندارد و حق داریم به زور دارو را از او بگیریم و جان این بچه را نجات دهیم”. اگر دقت کنید روح این مثال بسیار شبیه به استدلال هایی است که برای دریافت مالیات بالا و یا مصادره اموال ثروت مندان به نفع فقرا اقامه می شود.
روزبه هم در جواب گفته بود که (نقل به مضمون و کمی اضافات از من) “ممکن است که سیاست عدم احترام به مالکیت خصوصی در آن لحظه بهینه به نظر برسد ولی اگر صاحب دارو حس کند که دارایی اش ممکن است به زور ازش گرفته شود انگیزه کم تری برای سرمایه گذاری در تولید دارو خواهد داشت و در بلندمدت جامعه با افت سرمایه گذاری برای تحقیق و توسعه و تولید داروهای جدید مواجه شده و وضعش بدتر می شود”.
چند روز پیش با جمعی از دوستان رفته بودیم یکی از این رستوران های بوفه باز (که البته بر خلاف ایران بسیار ارزان تر از هر رستوران دیگری است و اگر کسی با استراتژی درست و گزینش مناسب غذا بخورد Value of Money خیلی بالایی کسب می کند). غذای یکی از رفقا اضافه آمد و گفت که از رستوران بخواهیم تا ظرف یک بار مصرفی بدهد که غذا را ببریم. به نظر برخی دیگر پیش نهاد معقولی بود چرا که غذا در هر صورت از جیب صاحب رستوران رفته بود و اگر نمی بردیم روانه سطل آشغال می شد پس چه به تر که اسراف نشود و بعدا خورده شود. من مخالفت کردم و گفتم که صاحب رستوران – البته اگر عقلانی رفتار کند – هرگز چنین کاری نمی کند با این که در این لحظه خاص بهینه است که غذا دور ریخته نشود. دلیلش هم ساده است. اگر هر مشتری بداند که می تواند با زیاد کشیدن غذا بقیه آن را به خانه ببرد انگیزه دارد که تا می تواند غذای بیش تری بکشد و این باعث ورشکستگی صاحب رستوران می شود. در واقع این جا هم مثل مثال آن دارو باز بده بستانی بین رفتار غیر بهینه در یک دوره (دور ریختن غذا) و بهینه سازی در طول زمان (عدم تشویق مشتری به زیاد کشیدن) را داریم.
البته به نظر می رسد که صاحب رستوران می تواند مکانیسم را به گونه ای اصلاح کند که نسبت به حالت قبلی برتری پارتویی داشته باشد (یعنی وضع هیچ کس نسبت به قبل بدتر نشود و وضع حداقل یک طرف به تر شود) و آن این که قاعده ای بگذارد که اگر کسی خواست باقی مانده غذایش را با خود ببرد باید هزینه این بخش اضافه را جداگانه (طبعا به قیمتی کم تر از خرید آن به صورت غذای مستقل در رستوران) پرداخت کند. با این روش رستوران درآمد اضافه ای از محل فروش دورریزها کسب می کند و دور ریز هم در مقابل کم تر می شود و لذا هزینه دست یابی به کارآیی پویا کاهش می یابد. اگر رفتید اردک آبی و با این مشکل برخورد کردید این راه حل را پیش نهاد کنید 🙂
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید