من از یک زاویه منتقد نوشته های دوستانی مثل دکتر غنی نژاد هستم. ایشان عمدتا سعی می کند از منظری فلسفی از نظام اقتصاد بازار دفاع کند و گاهی این دفاع را حتی به مفاهیم اخلاقی مثل آزادی یا عدالت هم ربط می دهد. من با این نوع دفاع اخلاقی-فلسفی از اقتصاد بازار مخالفم. چرا که تا جایی که می دانم و می فهمم عمده نوشته های علمی متاخر در دفاع از اقتصاد بازار بر پایه اثبات «کارآیی» این نظام نوشته شده است و همان جا هم تذکر داده می شود که جنبه اخلاقی یا مسایل مربوط به عدالت و بازتوزیع این فرآیند باید در حوزه ای متفاوت بحث شود. تئوری های بازار نشان می دهد که تحت شرایط مشخصی (که برخی تا حدی محدود کننده است یا در عمل از آن ها انحراف داریم) نتایجی که از کارکرد بازار به دست می آید بهینه پارتو است. یا به تعبیر ساده ای که من دارم فرآیند بازار در مجموع و سرجمع بیشترین میزان رفاه کلی یا بیشترین ارزش کل تولیدی را که می شود از یک وضعیت اولیه به دست آورد را تولید می کند. این که با وجود نابرابری های اولیه و عدم دست رسی برابر به فرصت ها این رفاه چگونه توزیع می شود و آیا این توزیع اخلاقی است یا نه؟ معمولا با تئوری های ساده قابل توضیح نیست و ما نیاز به مباحث تکمیلی یا حتی بحث هایی فراتر از حد علم اقتصاد داریم. خلاصه حرفم این است که باید سطح گفتمان دفاع از اقتصاد بازار در ایران را ارتقاء داد. همان طور که به دوستان مقابل انتقاد می کنیم که کلی گویی می کنند این اشکال به خودمان و دوستانمان هم وارد است که در دفاع از بازار و تشریح جنبه های مختلف آن در فضای آدام اسمیتی به سر می بریم و چیز زیادی راجع به جزییات گسترده ای که طی سال ها به این بحث اضافه شده است مطرح نمی کنیم. ضمن این که این واقعیت را نیز باید متذکر شویم که به قول اقتصاددان ها ما چیز زیادی راجع به کارکرد بازارها نمی دانیم و هنوز راه زیادی برای این شناخت در پیش داریم.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید