من گاهی وقتها که از دست کسی یا گروهی از سیاستمداران یا آدمهای معروف عصبانی میشوم و به نظرم میرسد که احمقانه یا غیراخلاقی رفتار کردهاند یا میکنند در جمع خصوصی ممکن است با تعابیر بدی از آنها یاد کنم. تقریبا در تمامی این موارد مریم که اکثر اوقات نقش «خردمند» خانواده ما را ایفا میکند شاکی میشود و بهم تذکر میدهد که این جوری رفتار کردن خیلی سبک و خیلی بیفایده است. این یکی دو روزه وقتی وبلاگهایی را دیدم که عریان به کسانی – مثلا به روحانیون یا بسیجیها یا غربزدهها یا زنان بیحجاب و الخ- ناسزا میگویند و یا آنها را با کلمات بد و لحن تحقیرآمیز خطاب میکنند و یا همه چیز را سیاه و سفید مطلق میبینند به خوبی حس میکنم که این مدل حرفزدن چقدر مشمئزکننده است و چقدر آدم تمایل دارد تا به اصل حرف آدمهای این جوری توجه نکند و اینکه اعتدال و رعایت انصاف و ادب تا چه حد در تاثیرگذاری سخن موثرتر است. خودم هم گاهی توی وبلاگ ممکن است این کار را کرده باشم مثلا در مورد دوستان چپگرا یا کسانی دیگر. میفهمم کار بدی بوده است و عذر میخواهم و سعی میکنم بیشتر مراقب باشم.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید