آقای احمد سیف فایل پیدیافای را با عنوان “نئولیبرالیسم ایرانی” آپلود کردهاند. در جایی از این فایل ایشان گفتهاند که ” حتی در دوره ای که نفت به بالترین قیمت رسید، بهای نفت که مادهای غیر قابل جانشین است و روند تولیدش دهها هزار سال طول می کشد از پپسی کولا و کوکا کولی تولید شده در اقتصاد های سرمایه سالری کمتر بود. نظامی که معیار قیمت گزاری اش این چنین باشد، به گمان من، یک مشکل اساسی درونی دارد.”
در واقع ایشان در این پاراگراف کوتاه به نوعی قضایای اول و دوم رفاه را برای بررسی وضعیت موجود اقتصاد بازار غیرمرتبط میدانند. ببینیم مدعای این پاراگراف چه قدر متین است. ادعای ایشان را میتوان در دو سطح مورد نقد قرار داد:
سطح اول این است که بپرسیم از کجا این قدر مطمئن هستیم که لزومن قیمت نفت خام باید بالاتر از کوکاکولا باشد و اگر نبود اشکال اساسی وجود دارد؟ آیا چون نفت به نظر ایشان کالای مهمتری میرسد حتمن باید گرانتر باشد؟ حالا چرا گرانتر بودن “کوکاکولا” از نفت نشانه امر منفی است؟ اگر به جای کوکاکولا مثلن عرق بادرنجبویه یا بهارنارنج× بگذاریم (و میدانیم که قیمت این نوع نوشیدنی قطعن از نفت خام گرانتر است) آیا ایشان همچنان اعتراض خواهد کرد که چرا این از آن گرانتر است یا چون این محصولات همانند کوکاکولا سمبل به اصطلاح “اقتصادهای سرمایهسالار” نیست دیگر مشکلی وجود ندارد؟ بلاخره کوکاکولا هم برای خودش اسانسی وترکیباتی دارد. به طور پیشینی (a Priori)چه اشکالی دارد که این اسانس همانند هزاران اسانس دیگر (از قبیل اسانس موجود در ادکلون) گرانتر از نفت خام باشد؟ البته ذهنیت پشت این استدلال برای ما ناآشنا نیست. برنامهریزان اقتصادهای سوسیالیستی هم معتقد بودند که تولید فولاد برای یک کشور خیلی مهمتر از تولید پفک نمکی است. تصوری که صحت آن با دقت در روند رشد اقتصادی و رفاه کشورهایی که روی تولید فولاد (الجزایر) و پفک نمکی (ترکیه) تمرکز کرده بودهاند قابل سنجش است. دقت کنید که فولاد و پفک نمکی از باب تمثیل و طنز مطرح شدهاند. ضمنن دقت کنید که بنده هیچ موضعی راجع به این که منطقن کوکولا باید ارزانتر/گرانتر از نفت خام باشد ابراز نمیکنم. فقط میگویم حس ما اصولن شاقول درستی برای تعین اهمیت
و قیمت معقول کالاها نیست و نمیتوان از آن به این سادگی نتایجی به این مهمی گرفت.
حال میتوانیم سطح اول را رها کنیم و بدون اینکه وارد مناقشه شبه فلسفی فوق بشویم ببینیم که آیا ادعای ایشان حتی در سطح واقعیت درست و دقیق هست یا نه؟ ادعا این است که کوکاکولا گرانتر از نفت خام است. ولی سوال این است که قیمت کدام کوکاکولا در چه بخشی از زنجیره فروش با قیمت نفت خام در ابتدای زنجیره مقایسه شده است؟ بلی اگر خیلی بیدقت و سرسری بخواهیم قیمت نفت خام سرچاه را که در مقیاس روزانه صد هزار بشکه و بیشتر تولید میشود (هر بشکه معادل ۴۲ گالن تقریبن معادل ۱۶۰ لیتر) را با قیمت ۲۵۰ سی سی کوکاکولای خنک در هتل شاندیز مشهد یا رستوران راندوو سان فرانسیکو مقایسه کنیم صد البته حق با ایشان است. معیار قیمت نفت خام در بازارهای جهانی کمابیش مشخص است ولی قیمت کوکاکولا میتواند برای بشکهای که کارخانه به کارخانههای بستهبندی میفروشد، قیمت نوشابه فلهای عرضه شده به رستورانها، بستههای ۲۴ یا ۶۰ تایی عمده فروشی یا بطری خردهفروشی و الخ بیش از ۱۰-۲۰ برابر متفاوت باشد. متاسفانه نویسنده نمیگوید کدام قیمت را با قیمت نفت خام مقایسه کرده است. آقای سیف دقت ندارد که قیمتی که ما برای کوکاکولا میپردازیم بیش از اینکه قیمت آب و اسید سیاهرنگ و ارزان داخل آن باشد قیمت بطری پلاستیکی (که از قضا از مشتقات همان نفت است) و عوارض محیط زیستی و هزینه حمل بطریها و هزینه نگهداری بطری در انبار فروشگاه و الخ است. ایشان این هزینهها را از قیمت نهایی بطری نوشابه تفکیک نکرده دست به این مقایسه (به نظر من بلاموضوع) میزند. به عنوان یک معیار بهتر و نزدیکتر پیشنهاد میکنم بیاییم و قیمت یک لیتر اضافهتر بنزین در پمپبنزین را (که در اروپا چیزی حدود یک یورو به بالا است) با قیمت یک لیوان بزرگ اضافی از دستگاه نوشابهپر کن رستورانهای زنجیرهای مقایسه کنیم. میدانید قیمت لیوان بعدی کوکاکولا چه قدر است؟ بلی تقریبن صفر! این است قیمت واقعی واحد اضافی یا همان هزینه نهایی “نوشابه کوکاکولا” با خارج کردن هزینههای بستهبندی و الخ. جهت تقریب به ذهن به داستان ایرانیانی فکر کنید که معتقدند آب در خارج از ایران ماده بسیار گرانی است چون قیمت یک بطری آب در مرکز شهر لندن گاه نصف قیمت یک تیشرت است. واضح است که این مشاهده غلط است چون مبنای مقایسه آن قیمت خدمات مربوط به بطری آب خنک است و گرنه همین آب با همین کیفیت در بطریهای بزرگ ده لیتری به نصف قیمت آب نیم لیتری دم دکه فروش میرود و اتفاقن خیلی ارزانتر از هر چیز دیگری است.
این شیوه استدلال آقای سیف من را یاد حرف احمد توکلی میاندازد که میگفت قیمت بنزین در دهه گذشته شانزده برابر شده و (احتمالن عامدانه) فراموش میکرد که نرخ تورم را از آن بیرون بکشد تا افزایش قیمت واقعی معلوم شود و مقایسه منصفانه باشد. خلاصه به نظر میرسد این نوع مقایسهها به نوعی بازی با احساسات مخاطب برای نیل به نتیجه مطلوب است. من امیدوارم قوت بقیه استدلالهای موجود در فایل پیدیاف آقای سیف در این حد نباشد.
× بهارنارنج و زیتون را به دریاهایت بسپار آندلوس … (بخشی از شعر لورکا با ترجمه شاملو). جهت رفع خستگی
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید