یک چیزی که به کرات (نزدیک به همیشه) در مقالات اقتصادی نوشته شده در داخل میبینم توضیحات طولانی و غیرلازم اقتصادسنجی است. خیلی از مقالات از تعریف مفاهیم ساده و بدیهی اقتصادسنجی که استفاده کردهاند (مثل همجمعی) شروع میکنند و بعد نتایج انواع و اقسام تستهای مکانیکی و استاندارد مربوط به غیرهمبسته بودن پسماندها و نرمال بودن آنها و غیره را گزارش میکنند. بعضی حتی فراتر از این رفته و اسم نرمافزار اقتصادسنجی که استفاده شده را هم ذکر میکنند!
تا جایی که من از مقالات خوب میفهمم کسی نکات بدیهی این جوری که با یک دکمه در نرمافزار اقتصادسنجی تولید میشود را گزارش نمیکند مگر اینکه دلیل خیلی خاصی برای آن وجود داشته باشد. فرض خواننده این است که شما به عنوان مدلساز انواع و اقسام دقتهای لازم را برای اطمینان از برقراری فروض کلاسیک به خرج دادهاید و اینها همه باید در پشت صحنه باشد.
چیزی که در عوض در مقالات ایرانی غایب یا کمرنگ است و در واقع اصل کار مدلساز است گزارش تستهای پایداری (Robustness Checks) به خواننده است. مساله درونزایی را چه طور تخفیف دادهاید؟ آیا نتایج با به کارگیری متغیرهای ابزاری دیگر هم همان هستند؟ آیا در بازههای زمانی مختلف همین نتایج به دست میآید؟ آیا شهود اقتصادی نتایج معقول است؟ …
این کارها مکانیکی نیست و نیازمند زحمت و خلاقیت نویسنده است و خواننده بیشتر میخواهد این چیزها را بداند وگرنه خوراندن سری زمانی نقدینگی و تورم به نرمافزار و استفاده از روش وقفههای توزیعشده (روش محبوب ۹۰ درصد مقالات در ایران) برای بررسی رابطه آنها که کار نصف روز است.
بازگشت
دیدگاهتان را بنویسید