• هدف‌مندسازی و تورم: بخش یک و نیم

    بازخوردهایی که در پاسخ مطلب قبلی به صورت خصوصی و عمومی منتشر شد برای خودم خیلی مفید بود و بخشی از خلاءهای تحلیلم را نشان داد. فکر می‌کنم در چند سال گذشته هیچ وقت این قدر کامنت مرتبط و آموزنده نگرفته بودم و دیگر آن بی‌حوصلگی را ندارم. بخش مهمی از کامنت‌های حاوی اطلاعات جزیی، از داخل ایران بود و حداقل برای من روند رو‌به‌رشدی از قابلیت تحلیل دقیق سیاست‌ها در سطح عمومی را نشان می‌دهد. این طرح – که متاسفانه بدون اطلاع‌رسانی فنی و شفافیت مورد نیاز چنین طرح عظیمی به یک‌باره اجرا شد – این قدر وسیع است که اطلاعات و دانش تحلیلی تک‌تک ما برای صادر کردن گزاره‌های قاطع و نهایی کفایت نمی‌کند و چاره‌ای جز این‌که از یک جا بخشی از بحث را باز کنیم و بقیه تکمیلش کنند نداریم. خلاصه‌ای از پاسخ‌های من به برخی کامنت‌ها و چیزهایی که من از کامنت‌های دیگران آموختم را این‌جا می‌نویسم که بحث ادامه پیدا کند.

    قبل‌تر هم گفتم که اثرات تورم می‌تواند منشاء پولی یا غیرپولی داشته باشد. فکر کنم در مورد تورم ناشی از عوامل غیرپولی کم‌تر کسی (حتی خود دولت) تردید جدی داشته باشد. تجربه‌های بین‌المللی از آزادسازی هم اکثرن تورم‌های ناشی از فشار هزینه بعد از آزادسازی را نشان می‌دهد. این موضوع را با تفصیل بیش‌تری در بخش دوم بحث می‌کنیم. منشاء پولی برای تورم ولی هنوزجای مناقشه دارد. خلاصه نظر من (و فکر کنم اکثر دوستان) این است که یارانه نقدی و آزادسازی به خودی خود منشاء پولی برای تورم ایجاد نمی‌کند. ولی این تورم در صورتی بروز می‌کند که ۱) تعهدات دولت برای پرداخت‌های نقدی در طول زمان بیش از منابع ناشی از آزادسازی باشد. ۲) برای پرداخت‌های اولیه کمک‌های نقدی، عرضه پول پرقدرت در اقتصاد زیاد شده باشد.

    به علت همان کم‌بود شفافیت و ضمنن کم‌بود اطلاعات خود من، قضاوت در مورد این دو محور آسان نیست. در پست قبلی سعی کرده بودم روی موضوع اول متمرکز شوم که ببینیم آیا شکاف منابع-درآمد احتمال جدی برای کسری بودجه در بلندمدت ایجاد می‌کند یا نه. حساب‌کتاب دم دستی من می‌گفت که طرفین کمابیش در تعادل هستند. چند نفر از دوستان تذکرات مفیدی (خصوصن در مورد افت تقاضای مردم برای کالاهای آزادسازی شده و لذا کاهش درآمد از آن محل) دادند که من بخشی از آن را به این شکل ترجمه می‌کنم: پرداخت‌های تعهدی دولت ریالی است. بخش مهمی از منابع آزادشده ممکن است به دلار یا از جنس هزینه فرصت باشد و تطبیق این دو جریان درآمدی راه‌حل بدیهی ندارد. این ما را به سوال قدیمی و کلیدی اقتصاد ایران باز می‌گرداند که “با درآمدهای نفتی چه باید کرد؟” . نمی‌خواهم پست طولانی بنویسم پس این را می‌گذارم برای یک مطلب مفصل در آینده. علاوه بر آن پرداخت‌های فعلی شکل صلب و قول‌داده‌شده‌ای دارد ولی درآمدهای دولت ممکن است با تغییرات قیمت نفت و تجارت خارجی به شدت بالا و پایین بشود. حدس می‌زنم این پرداخت‌ها به این شکل نمی‌تواند در بلندمدت ادامه پیدا کند (و حتی احتمالن بهینه هم نیست). این که چه شکلی باید داشته باشد به همان سوال میلیون دلاری قبلی برمی‌گردد که کسی هنوز جواب جامعی برایش ندارد و جای بحث و یادگیری دارد.

    نکته مهم دوم که در تذکرات فنی برخی دوستان برجسته بود و من سرسری و کوتاه ازش رد شده بودم موضوع پرداخت‌های اولیه و تامین مالی آن بود. نکته کم‌تر گفته شده این است که پرداخت‌های فعلی شبیه این است که دولت تا ابد به هر کدام از شهروندان حدود ۴۰ هزار تومان (وسط ۸۰ هزار تومان) وام بدون بهره‌ داده است! اول ماه پولی در حساب آن‌ها آمده ولی افزایش هزینه‌های آن‌ها به تدریج تا آخر ماه خواهد بود لذا این وسط یک پول‌پیش‌پیش (Cash in Advance) در اختیار همه هست و در وضعیت پایدار هم همین طور خواهد بود. اگر نمودار دو جریان را بکشیم در تعادل یک مقدار ثابت نقدینگی به بودجه خانوارها اضافه شده است. دولت برای این پرداخت‌های ۸۰ هزار تومانی چیزی حدود ۵۰۰۰ میلیارد تومان منابع لازم داشته است. این‌ پول می‌توانست به روش‌های مختلفی تامین شود. مثلن (در یک سر طیف) دولت می‌توانست اوراق قرضه منتشر کند یا از بانک‌های تجاری وام بگیرد (نمی‌دانم این کار در ایران قانونی هست یا نه) و به این ترتیب مستقیمن از کسانی که مازاد نقدی دارند قرض بگیرد و بین بقیه مردم پخش کند. راه دیگر (در سر دیگر طیف) هم این است که از بانک مرکزی استقراض شود که این کار پایه پولی را زیاد می‌‌کند و قطعن تورم‌زا است. روزنامه جام‌جم امروز مقاله خوبی در این زمینه دارد و لذا من حرف را کوتاه می‌کنم. به نظرم دولت اگر به جای ۸۰ هزار تومان همان ۴۰ هزار تومان ماهیانه را می‌داد یا حتی می‌گفت که پرداخت‌ها به صورت منظم ولی فعلن در یک ماه اول به صورت هفتگی خواهد بود هزینه‌های تورمی ماجرا خیلی کم‌تر می‌شود چون در آن صورت ماجرا با بافر کوچک‌تری از پول پرقدرت جلو می‌رفت.

    × در مورد مفهوم پول پرقدرت صادق چند سال قبل پست خوبی نوشته بود.

    بازگشت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا با فونت انگلیسی به سوال زیر پاسخ بدهید: *

درباره خودم

حامد قدوسی٬ متولد بهمن ۱۳۵۶ هستم و با همسرم مريم موقتا در نزدیکی نیویورک زندگي مي‌كنم. در دانش‌گاه اقتصاد مالی درس می‌دهم. به سینما، فلسفه و دين‌پژوهي هم علاقه‌مندم.
پست الکترونیک: ghoddusi روی جی‌میل

جست و جو

اشتراک ایمیلی

ایمیل خود را برای دریافت آخرین مطالب وارد کنید.

بایگانی‌ها